چهگونه
در تو ام
که حتی خدا هم خیال میکند
که حتی خدا هم خیال میکند
مرا گم کردهاست
چهگونه
توانستم
شدّت موج گل،
همآغوشیِ آب وشبنم،
شب را
در لحظهی آتش،
با چشمان تو بهبینم
شدّت موج گل،
همآغوشیِ آب وشبنم،
شب را
در لحظهی آتش،
با چشمان تو بهبینم
چهگونه
مضراب قلبات
بهترانهی آغوشات همراهم کرد
مضراب قلبات
بهترانهی آغوشات همراهم کرد
غنچه رگ کرده،
چنان
که پستان پُر از گرمای اشتیاق
تشنهگیِ آینه بهکرشمه
هوس در لبانم به ابرها رسید
چنان
که پستان پُر از گرمای اشتیاق
تشنهگیِ آینه بهکرشمه
هوس در لبانم به ابرها رسید
چهگونه
عریانیِ پستانهای سربهوایم
به شکوه اکنونهگیِ شب سرمیساید
عریانیِ پستانهای سربهوایم
به شکوه اکنونهگیِ شب سرمیساید
چهگونه
بیاراده قفل میشوم
بهکمرگاهی
که طعم زندهگی میدهد
بیاراده قفل میشوم
بهکمرگاهی
که طعم زندهگی میدهد
چهگونه
عاشقپیشه فروکشیدن،
بهلذت نٓفٓس بسوی آینده
بهجنون تولد دیگر
مانند است
عاشقپیشه فروکشیدن،
بهلذت نٓفٓس بسوی آینده
بهجنون تولد دیگر
مانند است
چهگونه
قلم بهتماشای غنچه
بوئیدن بوسه
سربلند، راست قامت
با آبدیدهگی
درآمد
و
من زیبا شدم
قلم بهتماشای غنچه
بوئیدن بوسه
سربلند، راست قامت
با آبدیدهگی
درآمد
و
من زیبا شدم
رهگذر