پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۰ آذر ۲۴, چهارشنبه

دکمه‌هایم،لیلا کردبچه

 


دوستت دارم


هربار به تو فکر می‌کنم

یکی از دکمه‌هایم شل می‌شود

انقراض آغوشم یک‌‌‌ نسل به‌‌تأخیر می‌افتد

و چیزی به نبضم اضافه می‌شود 

که در شعرهایم نمی‌گنجد


کافی‌ست تورا به‌نام بخوانم

،تا ببینی

لکنت

عاشقانه‌ترینِ لهجه‌هاست

و چگونه لرزش لب‌های من دنیا را به حاشیه می‌بَرد


دوستت دارم

با تمام واژه‌هایی‌که در گلویم گیرکرده‌اند

دوستت دارم با صدای بلند

دوستت دارم با صدای آهسته


دوستت دارم

و خواستن تو جنینی‌ست در من

که نه سقط می‌شود

نه به‌دنیا می‌آید

¤

 براى اولين بار مى‌فهمم

دستى كه آخرين دكمه‌ها را باز مى‌كند

مى تواند

به بستن چشم‌ها آمده باشد

*

شب بخیر نگو

بگذار منتظر بمانم

و دلم بخواهد شب ادامه داشته باشد

*

می‌خواهی دلتنگت نباشم

انگار که بخواهی شیروانی‌‌های رشت خیس نباشند

انگار که بخواهی زمستان‌‌های الموت سرد

انگار که بخواهی پاییزهای روستای چنار کاشان زرد

دنیا اما کاری به‌‌خواستن هیچ‌‌کس ندارد

من هم سال‌هاست می‌خواهم کنارم باشی
*
این شعر را همین حالا بخوان
وگرنه بعدها باورت نمی‌‌شود
هنگام سرودنش چگونه دیوانه‌وار عاشقت بودم
همین حالا بخوان
این شعر را که ساختار محکمی ندارد
و مثل شانه‌‌های تو هربار گریه می‌کنم می‌لرزد
هربار گریه می‌کنم
و پیراهن هیچ فصلی خیس‌‌تر از بهاری نخواهد بود
که عاشقت شدم

لیلا کردبچه



شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ