پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۰ آذر ۲۶, جمعه

زن بودن‌ام


آغوش‌ام شبیه دریاست

چکیدن کوچک‌ترین قطره را‌، به‌ساحل خبر می‌دهد

قلب‌ام در تمام بدن‌ام می‌تپد

و

زن بودن‌ام

ساخته می‌شود؛


فراموش می‌کنم 

بکارت‌ام را

که در آغوش تو جا گذاشتم

کافی‌ست خاطره‌ی آن لحظه را

تنفس کنم

به‌‌لرزش‌های قبل از اوج‌ام می‌رسم

و

پرستیدن لذت‌‌ستانیت هنوز در تن‌ام جاری‌ست


رهگذر

شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ