پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ فروردین ۱۰, جمعه

دو جهان

 
تصویر از دیدار تو

امروز پنج‌شنبه است
و من توت فرنگی‌‌‌های شعرم را چیده‌‌ام در طَبَقِ اخلاص
و آویخته‌‌‌‌ام این دل را به‌گردن کبوتری
تا تو نگاهم کنی
و زیباتر از همیشه از قلبم به‌‌جهان بتابی
امروز ساعت هفت صبح
نگاهم در نزدیک‌‌‌‌ترین نقطه‌ی دیدار نشسته بود
نظاره‌‌‌‌گر تن عریان من
‌دست‌‌هایت نوازش چلچله‌ها را می‌مانست بر پوست تن من

ساعت هفت صبح
من سابقه‌ی جوانِ بازوانم را آویختم به‌گردنت‌
و تو شُکوهِ خود را از خاطر بردی
و روی تارِ عنکبوت‌
پیراهن خواب‌‌های خسته‌‌‌‌ام را آویختی
‌و چون آفتاب در تنم سوزان شدی
و بعد نور بود که از ‌لای نَفَس‌های بالش من عبور کرد
من بند‌ بندِ شعرم را
بوسه‌‌‌‌بوسه بر لبانت ریختم
میان بازوانت چرخیدم
به‌دُورِ تنت تاب برداشتم
و از جهانی به‌‌ جهانی شدم

کتایون آذرلی


شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ