۱۴۰۴ خرداد ۳۰, جمعه

خواهش


رویا،
 نفس‌مانند است
 در امروز به‌فردای من،
که هر شب در انتظار سحرگاهان می‌گذرد

نیاز خیالم، 
فانتزی‌هایم با توست
کام‌جوئی را در ستایش لذت‌دهیِ اندام تو 
فرا‌می‌گیرم
چنان‌که بازشناخت لذت را
دوست‌داشتن را
 تو در کناره‌های چشمه‌سار کوچک‌ من می‌بینی،

لابه‌لای لبه‌هایم غنچه‌ای‌ست 
با عشقِ بوسه‌‌هایت 
می‌لرزد،
با نفس‌هایت
 چشم‌براه نگاه تو
شکوفه می‌‌زند،

 زبانت،
 می‌داند 
خواهش را چگونه باید ارام لیس بزند، 
انگشتانت به‌‌نقاشیِ لرز، آگاهند،
می‌دانند
کجای تنم پیش از لمس، بیدار می‌شود
و
تماشای شاخه در حال قد کشیدن
چه لذتی دارد

لرزش صدایت
وقتی نفس می‌کشی کنار گوشم، 

از آن مکثِ کوتاه 
وقتی اسمم را نمی‌گویی 
فقط نگاهم می‌کنی 
که لبم را گاز بگیرم 

به مهربانی نگاهم می‌کنی 
پستان‌هایت را به‌بوسم 
بی‌آن‌که لب‌هایم بجنبند 

تن‌ات را زمزمه کنم 
که عشق را بشنوی،
با زبانی که هیچ واژه‌ای ندارد
اما
عطر نخستین دیدارمان را می‌دهد

رهگذر

https://www.facebook.com/didar.didareto

چشمه‌سار

چشمه‌سار خواهش در بستر بیدار-لحظه‌ی من سلام سپیده‌دمان است که پگاه نام دیگر دوست داشتن توست در میانه‌‌ی تنم  چمنی است سرسبز  در آغوش شبنم سح...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان در یک‌ماه گذشته