رفراندوم انحلال مجلس، نخستین رفراندوم تاریخ ایران
در قسمت پیشین خواندیم که بعد از ماجرای قتل سرتیپ افشارطوس،
رئیس شهربانی کل کشور که از سوی مصدق به این سمت منسوب شده بود،
مظفر بقایی از نمایندهگان با نفوذ مجلس به دست داشتن در قتل متهم شد.
همزمان مخالفان مصدق نیز در مجلس گفتند
مظفر بقایی از نمایندهگان با نفوذ مجلس به دست داشتن در قتل متهم شد.
همزمان مخالفان مصدق نیز در مجلس گفتند
که متهمان این پرونده شکنجه شدهاند
و
تصمیم گرفتند
نخست وزیر را استیضاح کنند.
(در این قسمت از واکنش مصدق، به استیضاح خواهیم گفت)
تابستان داغ سال ۳۲،
هنوز به میانه نرسیده بود که نخست وزیر نهضت ملًّیکردن نفت،
بر سر مهمترین دوراهی عمر سیاسی خود قرار گرفت.
محمد مصدق می توانست به مجلس برود و استیضاح شود
یا
اینکه در برابر این روال قانونی ایستادهگی کند.
مجلس هفدهم همان مجلسی بود
و
تصمیم گرفتند
نخست وزیر را استیضاح کنند.
(در این قسمت از واکنش مصدق، به استیضاح خواهیم گفت)
تابستان داغ سال ۳۲،
هنوز به میانه نرسیده بود که نخست وزیر نهضت ملًّیکردن نفت،
بر سر مهمترین دوراهی عمر سیاسی خود قرار گرفت.
محمد مصدق می توانست به مجلس برود و استیضاح شود
یا
اینکه در برابر این روال قانونی ایستادهگی کند.
مجلس هفدهم همان مجلسی بود
که انتخاباتش توسط دولت مصدق برگزار شده بود.
اما در بحبوحه مبارزه برای ملیکردن نفت، مصدق به دلیل آنچه
«دخالت ارتش و دربار»
میخواند، انتخابات را نیمهکار گذاشته بود.
به همین دلیل این مجلس بر خلاف تمامی مجالس پیشین،
به جای ۱۳۶ نماینده، تنها ۷۹ نماینده داشت.
اما از میان همین نمایندهگان اکثریت شکنندهای، به عنوان
نمایندهگان طرفدار دربار شناخته میشدند
و گروهی نزدیک به ۴۰ نماینده نیز از هواداران نخست وزیر بودند.
عباس میلانی، مورخ ساکن کالیفرنیا میگوید،
مصدق در تابستان ۳۲، به کلی از مجلس ناامید شده بود.
به گفته این استاد دانشگاه،
مصدق اصولاً از نتایج انتخاباتی که برگزار کرده بود
هم راضی نبود و معتقد بود که مجلس، قصد دارد او را از قدرت برکنار کند.
و این برکناری برای مصدق تنها از دست دادن قدرت سیاسی معنا نمیشد.
آنگونه که از نوشتههای او برمیآید،
در این مقطع، مصدق برکناری از نخستوزیری را
توطئهای برای شکست نهضت ملیکردن نفت میدانست و معتقد بود
که اگر از نخستوزیری کنار برود،
همه دستاوردهای این جنبش از بین خواهد رفت
و وضعیت نفت ایران به پیش از ملی کردن نفت باز میگردد.
مصدق در خاطرات خود نوشته
که در این هنگام معتقد بوده
اما در بحبوحه مبارزه برای ملیکردن نفت، مصدق به دلیل آنچه
«دخالت ارتش و دربار»
میخواند، انتخابات را نیمهکار گذاشته بود.
به همین دلیل این مجلس بر خلاف تمامی مجالس پیشین،
به جای ۱۳۶ نماینده، تنها ۷۹ نماینده داشت.
اما از میان همین نمایندهگان اکثریت شکنندهای، به عنوان
نمایندهگان طرفدار دربار شناخته میشدند
و گروهی نزدیک به ۴۰ نماینده نیز از هواداران نخست وزیر بودند.
عباس میلانی، مورخ ساکن کالیفرنیا میگوید،
مصدق در تابستان ۳۲، به کلی از مجلس ناامید شده بود.
به گفته این استاد دانشگاه،
مصدق اصولاً از نتایج انتخاباتی که برگزار کرده بود
هم راضی نبود و معتقد بود که مجلس، قصد دارد او را از قدرت برکنار کند.
و این برکناری برای مصدق تنها از دست دادن قدرت سیاسی معنا نمیشد.
آنگونه که از نوشتههای او برمیآید،
در این مقطع، مصدق برکناری از نخستوزیری را
توطئهای برای شکست نهضت ملیکردن نفت میدانست و معتقد بود
که اگر از نخستوزیری کنار برود،
همه دستاوردهای این جنبش از بین خواهد رفت
و وضعیت نفت ایران به پیش از ملی کردن نفت باز میگردد.
مصدق در خاطرات خود نوشته
که در این هنگام معتقد بوده
حتی استعفای روز ۲۵ تیر سال ۳۱ هم کار اشتباهی بوده
چون در آن مقطع هم اگر با شورش مردم به قدرت بازنمیگشت،
نهضت ملیکردن نفت ناکام میماند.
با چنین ذهنیتی، مصدق تصمیمی سرنوشت ساز گرفت.
او برای جلوگیری از سقوط دولتش ابتدا از نمایندگان هوادارش خواست
که از مجلس استعفا کنند و سپس تصمیم گرفت به کلی مجلس را منحل کند.
چون در آن مقطع هم اگر با شورش مردم به قدرت بازنمیگشت،
نهضت ملیکردن نفت ناکام میماند.
با چنین ذهنیتی، مصدق تصمیمی سرنوشت ساز گرفت.
او برای جلوگیری از سقوط دولتش ابتدا از نمایندگان هوادارش خواست
که از مجلس استعفا کنند و سپس تصمیم گرفت به کلی مجلس را منحل کند.
مخالفت با انحلال مجلس
جلال متینی، نویسنده کتاب
«نگاهی به کارنامه سیاسی دکتر محمد مصدق»
و از منتقدین او میگوید:
«دکتر صدیقی که معاون نخستوزیر و وزیر کشور بود به او به صراحت گفت
آقا شما همه حیثیت و اعتبارتان از فعالیتهای پارلمانی است،
شما در مجلس اکثریت دارید.
مصدق پاسخ داد که اینها میخواهند ما را بزنند، من مجلس را منحل میکنم.»
به گفته جلال متینی، در این زمان، بسیاری از فراکسیونهای
مختلف در مجلس و شخصیتهای مهم سیاسی با مصدق تماس گرفتند
و از او خواستند تا مجلس را منحل نکند.
دکتر صدیقی به دکتر مصدق گفت که شما اگر مجلس را منحل بکنید،
در دوران فترت، شاه اجازه خواهد داشت که شما را عزل بکند
و چه بسا این کار را انجام بدهد. دکتر مصدق در پاسخ میگوید که
شاه جرئت نمیکند
همچنین ابوالحسن حائریزاده،
نمایندهی مجلسی که خود زمانی در نهضت ملیکردن نفت
و حتی تاسیس جبهه ملی،
از یاران مصدق به شمار میرفت
به دبیرکل سازمان تازه تأسیس ملل متحد نامهای نوشت
و در آن از مصدق شکایت کرد و نوشت که نخستوزیر ایران،
قانون اساسی کشور را زیر پا گذاشته است!
و در همین مقطع است که روایت معروف گفتوگوی تاریخی
از یاران مصدق به شمار میرفت
به دبیرکل سازمان تازه تأسیس ملل متحد نامهای نوشت
و در آن از مصدق شکایت کرد و نوشت که نخستوزیر ایران،
قانون اساسی کشور را زیر پا گذاشته است!
و در همین مقطع است که روایت معروف گفتوگوی تاریخی
وزیر کشور و نخستوزیر
در کتابهای مختلف تاریخ معاصر ثبت شده است.
وزیر کشور مصدق، چهره خوشنامی بود به نام غلامحسین صدیقی.
از اساتید موفق دانشگاه تهران که همزمان با قدرت مصدق به دولت راه یافته بود.
از او امروز به عنوان «پدر جامعه شناسی ایران» یاد میکنند.
او در مخالفت با تصمیم مصدق برای انحلال مجلس،
این کار را از همان زاویه مورد نظر مصدق – یعنی تلاش برای
حفظ پست نخست وزیری – نقد کرده است.
عباس میلانی، این گفت و گوی معروف مصدق و صدیقی را چنین نقل میکند:
«دکتر صدیقی به دکتر مصدق گفت که شما اگر مجلس را منحل بکنید،
در دوران فترت
[غیبت مجلس شورای ملی]
شاه اجازه خواهد داشت که شما را عزل بکند و چه بسا این کار را انجام بدهد.
و این کار به نفع جنبش نیست.
دکتر صدیقی حتی تعداد روزهایی را که از زمان تصویب قانون مشروطه
دوران فترت بوده
در کتابهای مختلف تاریخ معاصر ثبت شده است.
وزیر کشور مصدق، چهره خوشنامی بود به نام غلامحسین صدیقی.
از اساتید موفق دانشگاه تهران که همزمان با قدرت مصدق به دولت راه یافته بود.
از او امروز به عنوان «پدر جامعه شناسی ایران» یاد میکنند.
او در مخالفت با تصمیم مصدق برای انحلال مجلس،
این کار را از همان زاویه مورد نظر مصدق – یعنی تلاش برای
حفظ پست نخست وزیری – نقد کرده است.
عباس میلانی، این گفت و گوی معروف مصدق و صدیقی را چنین نقل میکند:
«دکتر صدیقی به دکتر مصدق گفت که شما اگر مجلس را منحل بکنید،
در دوران فترت
[غیبت مجلس شورای ملی]
شاه اجازه خواهد داشت که شما را عزل بکند و چه بسا این کار را انجام بدهد.
و این کار به نفع جنبش نیست.
دکتر صدیقی حتی تعداد روزهایی را که از زمان تصویب قانون مشروطه
دوران فترت بوده
و پادشاهان، نخستوزیران را عزل و نصب کرده بودند،
شمرده بود
و به دکتر مصدق میگوید که شاه ممکن است شما را عزل کند.
و دکتر مصدق در پاسخ میگوید که شاه جرئت نمیکند.»
و به دکتر مصدق میگوید که شاه ممکن است شما را عزل کند.
و دکتر مصدق در پاسخ میگوید که شاه جرئت نمیکند.»
رفراندوم تاریخی
اما در نهایت هیچ یک از این انتقادات و مخالفتها نظر نخست وزیر را تغییر نداد.
قرار شد انحلال مجلس به رای مردم گذاشته شود
و نخستین همهپرسی یا رفراندوم تاریخ ایران برگزار شود.
روزهای ۱۲ مرداد برای تهران و ۱۹ مرداد نیز برای سایر کشور
به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم اعلام شد.
اما شکل برگزاری رفراندوم انتقادات بسیاری را برانگیخت.
موافقین و مخالفین باید رأی خود را به صندوقهای جداگانهای میانداختند
و این صندوقها در دو نقطه مختلف قرار داشتند.
در واقع رای شهروندان علنی نبود چون صف موافقین و مخالفین جدا بود!
مجید تفرشی – مورخ ساکن لندن درباره شیوه این رأیگیری میگوید:
«این مسئله دو صندوق بود، نکته بینظیری است در تاریخ رفراندومهای جهان!
وقتی که معلوم است کی رأی موافق میدهد و کی رأی مخالف میدهد
و همزمان یک عدهای هم ایستادهاند و ارعاب میکنند و جوی ایجاد میکنند
که کسی رأی مخالف ندهد، مشخص است که انتخابات سالم نیست.»
نتیجه رفراندوم، موافقت اکثریت قاطع رأیدهندهگان رقمی بیش از ۹۹ درصد،
با انحلال مجلس بود!
به گفته عباس میلانی
نه فقط شکل رأیگیری بلکه نتیجه رفراندوم
قرار شد انحلال مجلس به رای مردم گذاشته شود
و نخستین همهپرسی یا رفراندوم تاریخ ایران برگزار شود.
روزهای ۱۲ مرداد برای تهران و ۱۹ مرداد نیز برای سایر کشور
به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم اعلام شد.
اما شکل برگزاری رفراندوم انتقادات بسیاری را برانگیخت.
موافقین و مخالفین باید رأی خود را به صندوقهای جداگانهای میانداختند
و این صندوقها در دو نقطه مختلف قرار داشتند.
در واقع رای شهروندان علنی نبود چون صف موافقین و مخالفین جدا بود!
مجید تفرشی – مورخ ساکن لندن درباره شیوه این رأیگیری میگوید:
«این مسئله دو صندوق بود، نکته بینظیری است در تاریخ رفراندومهای جهان!
وقتی که معلوم است کی رأی موافق میدهد و کی رأی مخالف میدهد
و همزمان یک عدهای هم ایستادهاند و ارعاب میکنند و جوی ایجاد میکنند
که کسی رأی مخالف ندهد، مشخص است که انتخابات سالم نیست.»
نتیجه رفراندوم، موافقت اکثریت قاطع رأیدهندهگان رقمی بیش از ۹۹ درصد،
با انحلال مجلس بود!
به گفته عباس میلانی
نه فقط شکل رأیگیری بلکه نتیجه رفراندوم
و تعداد آرای مخالف هم نشان میدهد
که نتیجه این رفراندوم مخدوش بوده است.
میلانی میگوید:
«رفراندومی که در آن شرایط انجام شد و آرا علنی نبود، چندان محل اعتنا نبود.
ادعا میشد که در کل کشور
چهار هزار و خردهای با انحلال مجلس مخالفت کردهاند!»
اما نخستوزیر با استناد به همین آرا، مجلس را منحل اعلام کرد
و در نامهای که در روز ۲۱ مرداد ماه برای شاه فرستاد از او خواست
که دستور برگزاری انتخابات دوره هجدهم مجلس شورای ملی را صادر کند.
که نتیجه این رفراندوم مخدوش بوده است.
میلانی میگوید:
«رفراندومی که در آن شرایط انجام شد و آرا علنی نبود، چندان محل اعتنا نبود.
ادعا میشد که در کل کشور
چهار هزار و خردهای با انحلال مجلس مخالفت کردهاند!»
اما نخستوزیر با استناد به همین آرا، مجلس را منحل اعلام کرد
و در نامهای که در روز ۲۱ مرداد ماه برای شاه فرستاد از او خواست
که دستور برگزاری انتخابات دوره هجدهم مجلس شورای ملی را صادر کند.
مخالفت مذهبیون
در روزشمار وقایع مرداد ۳۲، انحلال مجلس شورای ملی توسط محمد مصدق،
آخرین تصمیم مهم او پیش از پایان پرماجراست.
مجید تفرشی معتقد است که مهمترین تأثیر این رفراندوم بر سرنوشت مصدق
این است که جناح مذهبیون سنتی را به کلی
در روزشمار وقایع مرداد ۳۲، انحلال مجلس شورای ملی توسط محمد مصدق،
آخرین تصمیم مهم او پیش از پایان پرماجراست.
مجید تفرشی معتقد است که مهمترین تأثیر این رفراندوم بر سرنوشت مصدق
این است که جناح مذهبیون سنتی را به کلی
از او جدا کرد و به دامن رقیب فرستاد.
او میگوید:
«تقریباً بعد از ماجرای ۹ اسفند، یکسری حوادثی رخ داد که نقطه اوج آن،
رفراندوم انحلال مجلس بود که مذهبیون را – چه جناح سیاسی مذهبی
یعنی آیتالله کاشانی و آیتآلله بهبانی و چه جناح سنتی مذهبی
در قم یعنی آیتالله بروجردی و اطرافیانشون
در حوزه علمیه – به این نتیجه رساند
او میگوید:
«تقریباً بعد از ماجرای ۹ اسفند، یکسری حوادثی رخ داد که نقطه اوج آن،
رفراندوم انحلال مجلس بود که مذهبیون را – چه جناح سیاسی مذهبی
یعنی آیتالله کاشانی و آیتآلله بهبانی و چه جناح سنتی مذهبی
در قم یعنی آیتالله بروجردی و اطرافیانشون
در حوزه علمیه – به این نتیجه رساند
که اختیار مصدق از دست خودش خارج شده
و انتخاب موجود بین شاه و طرفداران کمونیسم و شوروی است.
آنها راهشان را [از مصدق] جدا کردند
و وارد ائتلاف – خواسته یا ناخواسته – با شاه شدند،
به این دلیل که خطر پیشرو را خطر کمونیسم میدیدند.»
عباس میلانی نیز رفراندوم و انحلال مجلس هفدهم را یکی از مهمترین
سوءمحاسبات مصدق میخواند
که در نهایت به جای اینکه به قدرت سیاسی نخستوزیر بیافزاید،
بیشتر زمینه سقوطش را فراهم کرد.
میلانی در تشریح سوءمحاسبه مصدق میگوید:
«رفراندوم هم بر تعداد مخالفین مصدق افزود و هم فکر میکرد
در دوران فترت شاه جرئت عزلش را نخواهد داشت.»
اما شاه جرئت این کار را داشت.
تنها چهار روز بعد از اینکه مصدق از شاه خواست
و انتخاب موجود بین شاه و طرفداران کمونیسم و شوروی است.
آنها راهشان را [از مصدق] جدا کردند
و وارد ائتلاف – خواسته یا ناخواسته – با شاه شدند،
به این دلیل که خطر پیشرو را خطر کمونیسم میدیدند.»
عباس میلانی نیز رفراندوم و انحلال مجلس هفدهم را یکی از مهمترین
سوءمحاسبات مصدق میخواند
که در نهایت به جای اینکه به قدرت سیاسی نخستوزیر بیافزاید،
بیشتر زمینه سقوطش را فراهم کرد.
میلانی در تشریح سوءمحاسبه مصدق میگوید:
«رفراندوم هم بر تعداد مخالفین مصدق افزود و هم فکر میکرد
در دوران فترت شاه جرئت عزلش را نخواهد داشت.»
اما شاه جرئت این کار را داشت.
تنها چهار روز بعد از اینکه مصدق از شاه خواست
دستور برپایی انتخابات را صادر کند،
نخستوزیر در آستانه نیمه شب به جای دستور برپایی انتخابات،
حکم برکناریاش را از دستان سرهنگ نعمتالله نصیری،
رئیس گارد شاهنشاهی دریافت کرد.
(از قسمت بعدی سلسله برنامههای سقوط وقایع بررسی
وقایع روزهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد را آغاز خواهیم کرد.
ابلاغ فرمان برکناری، مقاومت مصدق، بحران سیاسی
و بینظمی عمومی و صدها تظاهرات و میتینگ و سخنرانی پرشور.)
منبع
https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e24/25365643.html
کیوان حسینی
نخستوزیر در آستانه نیمه شب به جای دستور برپایی انتخابات،
حکم برکناریاش را از دستان سرهنگ نعمتالله نصیری،
رئیس گارد شاهنشاهی دریافت کرد.
(از قسمت بعدی سلسله برنامههای سقوط وقایع بررسی
وقایع روزهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد را آغاز خواهیم کرد.
ابلاغ فرمان برکناری، مقاومت مصدق، بحران سیاسی
و بینظمی عمومی و صدها تظاهرات و میتینگ و سخنرانی پرشور.)
منبع
https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e24/25365643.html
کیوان حسینی
****
مصاحبه در مورد شخصیت سیاسیِ دکتر مصدق
https://youtu.be/kwnKX1J5byE?si=xoSk34itXBhgDZfH
———————————-
مصدق در دادگاه نظامی در دفاع از رفراندوم
و تعطیل مجلس هفدهم اظهار داشت:
«آنهایی که اطلاع ندارند یا اینکه از اجرای آن متضرر شدهاند، میگویند
رفراندوم در قانون اساسی پیشبینی نشده، مخالف با قانون اساسیست.
و حتی یکی از روحانیون ۹ اسفند [آیتالله کاشانی] هم حکم به حرمت آن داد.
در صورتی که هر عملی که شرع انور نهی نفرموده، مباح است.
«و امرهُم شورا بینهم و شاورهُم فیالامر»
دليل مسلّمِ واضحیست بر استحباب آن.
اگر هر چه وجود ندارد، نباید وجود پیدا کند، مستحسن بود.
(موحد، «کودتا و وصایای محمد مصدق»، ص ۱۵ - ٤۰)
مصدق و قانون كيفرى
۹/ ۸/ ۱۳۰۴
( صورت مذاکرات مجلس شورای ملی)
مصدق: بنده در سال گذشته در حضور آقایان محترم
«آنهایی که اطلاع ندارند یا اینکه از اجرای آن متضرر شدهاند، میگویند
رفراندوم در قانون اساسی پیشبینی نشده، مخالف با قانون اساسیست.
و حتی یکی از روحانیون ۹ اسفند [آیتالله کاشانی] هم حکم به حرمت آن داد.
در صورتی که هر عملی که شرع انور نهی نفرموده، مباح است.
«و امرهُم شورا بینهم و شاورهُم فیالامر»
دليل مسلّمِ واضحیست بر استحباب آن.
اگر هر چه وجود ندارد، نباید وجود پیدا کند، مستحسن بود.
(موحد، «کودتا و وصایای محمد مصدق»، ص ۱۵ - ٤۰)
مصدق و قانون كيفرى
۹/ ۸/ ۱۳۰۴
( صورت مذاکرات مجلس شورای ملی)
مصدق: بنده در سال گذشته در حضور آقایان محترم
به کلام الله مجید قسم یاد کردم
که به مملکت وملت خیانت نکنم.
آن ساعتی که قسم خوردم مسلمان بودم و حالا هم مسلمان هستم
و از آقایان تمنی دارم به احترام این قرآن برخیزند.
( آن گاه کلام الله مجید را از بغل خود بیرون آورده حضار قیام نمودند)
مصدق:اشهدان لااله الا الله
که به مملکت وملت خیانت نکنم.
آن ساعتی که قسم خوردم مسلمان بودم و حالا هم مسلمان هستم
و از آقایان تمنی دارم به احترام این قرآن برخیزند.
( آن گاه کلام الله مجید را از بغل خود بیرون آورده حضار قیام نمودند)
مصدق:اشهدان لااله الا الله
بنده عرض میکنم ایرانیتم و اسلامیتم به بنده اجازه نمیدهد
و بنده را مجبور می کند که در یک همچو مجلسی که حجج اسلام نشسته اند
واز نمایندهگان محترم ملت نشسته اند
و اولاد فاطمه و پیغبر خدا حضور دارند
یک لیسانسه که رای یکی پنج قران بخرد و توی صندوق بریزد،
این نمی تواند مملکت را حفظ کند.
پس باید مملکت را همیشه اصل اسلامیت حفظ کند.
توضیحا"عرض میکنم که مملکت سوییس مرکب
و بنده را مجبور می کند که در یک همچو مجلسی که حجج اسلام نشسته اند
واز نمایندهگان محترم ملت نشسته اند
و اولاد فاطمه و پیغبر خدا حضور دارند
یک لیسانسه که رای یکی پنج قران بخرد و توی صندوق بریزد،
این نمی تواند مملکت را حفظ کند.
پس باید مملکت را همیشه اصل اسلامیت حفظ کند.
توضیحا"عرض میکنم که مملکت سوییس مرکب
از 25 دولت و قانون جزایی هر یک جداست.
بعضی ازآنها قاتل را قصاص میکنند و بعضی او را حبس می نمایند.
اگر ما فرنگی 'مآب باشیم لابدیم
بعضی ازآنها قاتل را قصاص میکنند و بعضی او را حبس می نمایند.
اگر ما فرنگی 'مآب باشیم لابدیم
که از قوانین فرنگستان بین حبس و قصاص،
حبس را انتخاب کنیم.
این انتخاب گذشته از اینکه برخلاف مذهب است صلاح هم نیست
زیرا فلسفه مجازات قاتل بنا به قول اکثریت قریب به اتفاق جزاییون عبرت است
و در مملکت ما تا قصاص نشود عبرت نمی گیرند.
در این مملکت حبس که سبب عبرت نیست.
امروز در مملکت ما اصل اسلامیت است،
زیرا یک مسلمان حقیقی تسلیم نمی شودمگراین که حیات او قطع شده،
اصل اسلامیت و اصل وطن پرستی با هم متباین نیست.
(دكتر مصدق و نطقهاي تاريخي او در دوره پنجم و ششم تقنينيه ، ص 345 و 346)
"عقیدۀ ما مسلمین این است
که حضرت رسول اکرم...پادشاه اسلام است و چون ایران مسلمان است لذا سلطان ایران است"
(همان، ص 183)
حبس را انتخاب کنیم.
این انتخاب گذشته از اینکه برخلاف مذهب است صلاح هم نیست
زیرا فلسفه مجازات قاتل بنا به قول اکثریت قریب به اتفاق جزاییون عبرت است
و در مملکت ما تا قصاص نشود عبرت نمی گیرند.
در این مملکت حبس که سبب عبرت نیست.
امروز در مملکت ما اصل اسلامیت است،
زیرا یک مسلمان حقیقی تسلیم نمی شودمگراین که حیات او قطع شده،
اصل اسلامیت و اصل وطن پرستی با هم متباین نیست.
(دكتر مصدق و نطقهاي تاريخي او در دوره پنجم و ششم تقنينيه ، ص 345 و 346)
"عقیدۀ ما مسلمین این است
که حضرت رسول اکرم...پادشاه اسلام است و چون ایران مسلمان است لذا سلطان ایران است"
(همان، ص 183)