عطر تازه
همهی شبها، تمام شب با منی
مثل ماه
تو در من زندهگی میکنی
مثل آینه
آغوش تو دریاییست
که هر وقت در آن آرام میگیرم
پاکم
اگر هوسِ عشق نبود
خشک میشدم در افق
مثل یک جویبار
خیس میشوند رویاهایم
زیر باران
شروع واژه با لکنت زبان من
حروف اسم کوچک توست
تنم پَر میزند
در تنگنای آبوآتش
در گذر رفتن،آمدن
تکرار عطر تازه
پشت طلوع شبنم
باران ژاله میبارد
به نقاشیِ پیرهن تو
خیلی خوبم
یگانه میشویم
در لحظهی لذت
مثل عطر خاک
با قطره های باران
رهگذر
https://www.didareto.com/post/%D8%B9%D8%B7%D8%B1-(%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%8)