پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه

لبانم شاهد اند

 

به‌لب‌گزیدن‌های آن شبم فکر می‌کنم


بی‌آن که دل‌تنگ‌‌اش‌‌ باشم

لحظه‌‌هایش را مرور می‌کنم


در آن هنگام که ساقه‌ی بی‌مانند

 در تنگنای پرانتز () زیبای آغوش من

انتظار قطره‌های تازه‌‌تر می‌کشید

ناگهان

 فواره‌، موج‌‌هایم را به‌‌لبه‌‌ها پیوند زد


جیغ‌‌های اوج من از تلاطم عشق 

آوائی بود که به دیروز و فردای خود، مانند نبود

پژواکی‌ بود منحصر به لحظه،

خنیایی بود که هرگز شنیده نشده بود


از فراسوی اوج شادی کشیده می‌شدند 

که بتو معنیِ زیاده خواهیِ مرا داده باشند


رهگذر





شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ