پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ دی ۷, جمعه

حریر


حریر
لب برلب نهاده‌‌‌های شفق
حرفی برای گفتن دارند
 در خاموشیِ حریر این خلوتِ مهتاب

ناگهانه‌گیِ آتش بر آب
 یا 
آب روی آتش بود
نمی‌دانم

اما
 ترانه‌ی شبنم 

مستیِ رقص

اشتیاقِ برهنه‌گی

لغزش گرما 

عطر قطره‌‌‌‌ها…….

همه قفل شدند به‌‌غنچه 

 موج،
 آن بِرکه‌ی شعر را
به‌تن کرد

زنبقِ در آب،
 رقص ساقه را در نسیم

‌بوسه‌های عشق و جنون،
پِی‌آمد باران را

جیغ،
 رساترین عاشقانه را

من‌‌هم تندیِ نفس‌های تو را
 تن کردم 

مخمل

  مخمل نسیم نفس‌هایت  به ،، شدن ،، در لحظه مانند است که من را به‌عشق می پیوندد ریزش شعری‌ می‌ماند نفس‌هایت به‌گیسوانم  که بیدارشان می‌کند رن...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ