پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ خرداد ۲۵, جمعه

تفکر دینی و حقوق بشر

 


 تفکر دینی و حقوق بشر 

نکته نخست در مورد سازگاری یا ناسازگاری دین با حقوق بشر این است

که دین‌ها عمدتا باستانی‏ اند، 

اما حقوق بشر پدیده‌‌‏ای است جدید. 

گسست شاخص عصر جدید، گسست از عبودیت است؛

باور به آزادی انسان و تلاش او برای به دست گرفتن سرنوشت خویش است.


دین یعنی عبودیت و عبادت. 

عصر جدید، عصر گسست از دین است.

 مشخصه عمده‌ این گسست ، دین ‏ستیزی و دین‏ زدایی نیست؛

بل‌که دست‏کاری‏هایی در دین است تا باورهای دینی 

در کار انسان عصر جدید بی‏سامانی پدید نیاورند. 

حقوق بشر با اصل دین که عبودیت است، مشکل دارد.


موضوع حقوق بشر،

انسان به منزله انسان است.

در اعلامیه جهانی حقوق بشر مجموعه‌‏ای از آزادی‏ها برشمرده شده است 

که حق هر انسانی ‏اند.


 ماده نخست اعلامیه با صراحت می‏گوید:

«تمام افراد بشر آزاد زاده می‏شوند

و از لحاظ حیثیت، کرامت و حقوق با هم برابرند»


و ماده دوم بر این مبنا قید می‏کند:

«هر کس می‏تواند بی ‏هیچ ‏گونه تمایزی به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده سیاسی

یا هر عقیده‌ی دیگر و همچنین منشأ ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر،

از تمام حقوق

و 

همه‌ی آزادی‏های ذکر شده در این اعلامیه بهره‏مند گردد».


این بینش 

با نگرش دین، خاصه در نوع توحیدی آن ناسازگار است. 

از منظر این دین‌ها، در دوره‌‌ای که هنوز عصر جدید آن‌ها را

وادار به هم‌‌سازی با پی‏آمدهای ادراک آزادی نکرده است،

نمی‏توان حکم کرد که همه انسان‏ها با هر دین و عقیده‏ای،

«از لحاظ حیثیت، کرامت و حقوق با هم برابرند».


بنابراین می‏توان گفت 

که دین اصیل سنتی،

یعنی آن دین دست‏کاری نشده توسط عصر جدید،

درکی از حقوق بشر نداشته است؛ 

زیرا حقوق بشر با گسست از عبودیت شکل گرفته است؛ 

اما ‏دین بر بنیاد عبودیت بوده است. 

پس دین با حقوق بشر سازگار نیست.


«دین با حقوق بشر سازگار است».

این سخن معمولاً بیش از آ‌ن‌که بخواهد مدعی ثبت واقعیت در گزاره‌‌‏ای

و 

آغازگر یک بحث نظری باشد، بیان یک خواست، آرزو، انتخاب و سلیقه است. 

چنین گزاره‌‌ای را در این مفهوم، گزاره‌ی گفتاری می‏نامیم

و معنای آن‏را در گفتار جاری زیست ـ

جهانی می‏جوییم.


زبان استراتژیک دینی

دین، همه ‏گیر است و مقوله‏ هایش مانند هر پدیده‌ی همه ‏شمول دیگری،

در گفتار همه‌گانی تعریف می‏شود؛ 

تعریف نه در معنای مرزگذاری معرفتی،

بل‌که به صورت تشخص‌‌‏یابی در کاربرد. 


زبان تخصصی دین از نوع زبان نظری نیست؛

بل‌که چیزی است در زمره گفتارهای استراتژیک هدف‏دار 

که ابزارهای آن فراهم می‏شود. 

یکی از این ابزارها می‏تواند مبهم‏ گویی و ابهام ‏آفرینی باشد. 

زبان عالمان دینی،

زبان یک شغل است و آوازه ‏گری ‏های‌شان، تبلیغ برای متاع معینی است.

دین، موضوع همیشه‌گی تفسیر است. 

به تعداد مؤمنان، دین وجود دارد. 


اشتراک در یک فرهنگ دینی

که قاموس، آداب، رسوم، منش اخلاقی و جهان‏بینیِ خاص خود را دارد، 

مجموعه‌‌‏ای را مشخص می‏کند که به صورت طبیعی - تاریخی شکل می‏گیرد. 

کسی‏که در جامعه‌ای با دینی خاص متولد شود، معمولاً به کیش آن جامعه درمی‏آید. 

این وجه طبیعی آن مجموعه است.

 اعتقاد دینی، اعتقاد یک مجموعه تاریخی است که اگر نباشد،

آن اعتقادها نیز وجود ندارند. 

از این نظر، حکم‌‌های اعتقادی از نوع گزاره ‏های میان‏نهادی استدلال پذیر نیستند 

چون آن‏جایی که با استدلال پیش می‏روند،

از منطق به صورت ابزاری برای سخن‌وری و آوازه‏ گری استفاده می‏کنند.

منبع رادیو زمانه

محمد رضا نیکفر 

شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ