پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۰ تیر ۳۰, چهارشنبه

آندره ژيد و هم‌جنس‌خواهیِ او


 عشق به هم‌جنس- مائده زمينی 

آندره ژيد،

 نويسنده معروف فرانسوی 

( 1951 - 1869 )


بی‌هيچ خودستائی و تصنعی، يا شرم‌وحيائی،

من جان خود را در اين کتابِ

نهاده ام....


https://www.bashgaheadabiyat.com/product/maedehaye-zamini/


مائده ی زمینی

اميدوارم اين کتاب به‌تو بياموزد که به‌خويشتن خود

بيش‌تر علاقه و عشق بورزی

تا به کتاب


،آندره ژيد، 

در 28 سالگی (1897) کتاب "مائده های زمينی" را می نويسد

که برگردانی از شور و اضطراب جوانی اوست

کلمات و جملات این کتاب از لحن و بار بسیار لطیف و اروتيکی سرشارند،

بعضی از دوستداران ادب آن را کلآ بعنوان يک سروده عاشقانه توصيف می کنند.

عشق زمينی و جسمانی، حرمان، اضطراب،

ترس، تمنا، تشنگی، رنج و درد انسانی و......

در اين کتاب موج می زنند

کتاب‌ها و نوشته‌های چندی از آندره ژيد به‌فارسی ترجمه شده‌اند

اما با کمال تاسف هيچ‌کدام از مترجمان

وفاداری لازم و امانت‌داری به نويسنده را نداشته‌‌اند

گرایش جنسیِ او

( هم‌جنس‌خواهی )

که‌نقش کليدی در سير زندگی،

نوشته‌ها و خلاقیت‌های هنری او داشته

را سانسور نموده

با اين کار نه تنها به ژيد بی وفائی کرده‌اند،

بل‌که با خواننده هم صادق نبوده‌اند


شناخت آندره ژيد بعنوان يک نويسنده‌ی هم‌جنس‌گرای معروف فرانسوی

و برنده جايزه نوبل ادبيات، 

برای هر هم‌جنس‌خواهی يکی از ملزومات در آگاهیِ اوست. 

آرزوها و آمال ژيد برای عدالت جنسی، صداقت و اخلاص او

در ايستاده‌گی به‌پای افکار و انديشه‌هاي خود،

شجاعت و بی‌ترسی او در اعلام علنی تمايل جنسی‌اش

و طرح آن در کتاب‌هاي خود

و اعتماد به‌نفس‌اش در کنار گذاشتن

آنچه که با اميال و آرزوهای انسانی‌اش هم‌خوانی ندارد،

اعتراف به اشتباهاتش

و بالاخره يک تنه در برابر اردوی منتقدانش ايستادن.

 همه‌ی اين‌ها 

آندره ژيد را از ديگران متمايز می‌کند

و زندگی و نوشته‌هايش را الهام بخش همه‌ی آن کسانی می نماید

که از عدالت جنسی محرومند و عشق جسمانی و زمينی را گرامی می‌دارند


ژيد به آفریقا ، بخصوص به‌کشورهای منطقه شمال اين قاره

خصوصآ تونس، مراکش و الجرائر عشق می‌ورزد.

در 21 ساله‌گی به‌اتفاق دوستش لورنس به‌تونس در شمال آفريقا مسافرت می‌کند.

اين اولين سفر او به آفريقاست و در آنجا با پسر تن فروشی آشنا مي‌شوند

که اولين تجربه‌ی رابطه‌ی جنسیِ او را شکل می‌دهند. 

در تونس به ذات‌الريه مبتلا می‌شود و مادرش بدنبال او می‌رود

و ژيد را به فرانسه باز می‌گرداند.

اما چند سال بعد دوباره بار سفر می‌بندد و خود را به شمال آفريقا می‌رساند.

در همين سفر دوم بود

که اسکاروايلد، شاعر و نمايش‌نامه نويس هم‌جنس‌گرای ايرلندی را ملاقات می‌کند

و به‌شناخت بهتری از احساسات جنسی ( هم‌جنس گرايانه) خود دست می‌يابد.


ژید در مسير جستجوی خود ابتدا به‌مذهب(مسيحی) رو می‌آورد

ولی خيلی زود مذهب را کنار می‌گذارد

 و جذب انديشه‌های کمونيسم می‌شود

تا جائی‌که در مراسم خاک‌‌‌سپاری ماکسيم گورکی

در ميدان سرخ مسکو، در کنار استالين ايستاد.

اما بعدآ از کمونيسم هم دوری گرفت

و کتاب < بازگشت از شوروی> را منتشر کرد

که در آن به انتقاد از حکومت کمونيستی اتحاد جماهير شوروی می‌پردازد.

( اين کتاب به فارسی ترجمه شده است)

 پس از آن تعلق به هرگونه مذهب و ايدئولوژی را کنار گذاشت. 

 تنها اعتقاد عميق او به احساس آدمی پايدار ماند. 

او بدنبال "خود" يابی بود و اين محور بسياری از کتاب‌ها و نوشته‌های اوست.

او اخلاق و سنت‌ها را به زير سئوال می‌برد

و بر اساس اين‌که تا چه اندازه به

حقوق و آزادی انسان خدمت مي‌کنند، به آن‌ها پاي‌بند می‌ماند. 

دفاع او از حقوق هم‌جنس‌گرايان، آن‌هم در آن دور و زمانه

واقعآ شجاعت و پيش‌گامیِ او از هم عصرانش را نشان می‌دهد.

ژيد با ديگر نويسنده‌گان هم‌جنس‌گرا همچون مارسل پروست ،

ويرجينيا وولف و اسکاروايلد روابط نزديکی داشت.


ژيد علاوه بر نويسنده‌گی، علاقه‌ی زيادی به پرداختن به‌پيچيده‌گیِ مسائل

حول فرهنگ و هويت جنسی داشت.

با کمک تنی چند از دوستان خود

مجله‌ی < ژورنال> را تا جنگ دوم جهانی منتشر کرد

که جای ويژه‌ای در ادبيات آن دوره فرانسه دارد.

گفته می‌شود که آلبرت کامو و ژان پل سارتر هم تحت تاثير نثر او بوده‌اند


از ديگرکتاب‌های معروف آندره ژيد ميتوان به " سکه سازان" آهنگ عشق-

سمفونی پاستورال" ضد اخلاق" و "کوريدون" اشاره کرد.

او کتاب"کوريدون" را در سال 1924 منتشر کرد.

در اين کتاب، نه تنها از عشق هم‌جنس‌گرايانه دفاع می‌کند

بل‌که اين ادعا را مطرح می سازد

که دگرجنسگرائی پديده‌ای، ساخته و پديد آورنده‌ی اجتماع است،

در حال که هم‌جنس‌گرائی امری طبيعی و

( پايه‌ای/اساسی) در روابط بشری است. 


ژيد به مسئله‌ی تشکيل خانواده‌ی مدرن

( زن-شوهر و فرزند)

بر خلاف خانواده سنتی توجه خاصی داشت

و دست به‌کارهايی در اينباره زد

که برای جلوگيری از طولانی شدن مطلب از آن می‌گذريم.


ژيد با همه‌ی تلاش‌هايش برای شکستن حصارهای تربيتی 

و رهايی از بازدارنده‌های درونی و عرفیِ جامعه

به خوديابی می‌رسد و جنسيت و تمايل جنسیِ خود را می‌شناسد .

 اما با توجه به شرايط آن روز

به‌خواهش مادرش گردن نهاد و در 25 ساله‌گی

با

دختر فاميلش "مادلين روندو" وصلت کرد

هر چند که اين ازدواج " بدون مصرف" باقی ماند

و مادلين تا مدت‌ها از هم‌جنس‌خواهیِ شوهرش بی‌خبر بود.


ژيد شيفته‌گیِ زايدالوصفی به عشق مردان جوان داشت

بخصوص پسران سبزه روی شمال آفريقائی،

و سال‌های زيادی از عمر خود را در آن قاره گذراند

و در آخر گرفتار عشق پسری جوان بنام مارک آلگره شد

که روابط زناشوئی‌اش با بحران جدی مواجه شد


درسال 1947کشور سوئد برای ارج‌گذاری به ژيد جايزه نوبل ادبی را تقديم او‌ کرد 

 آندره ژيد چهار سال بعد از دريافت جايره نوبل ادبی،

در 19 فوريه 1951 درگذشت.

اما واتيکان - يکسال بعد از درگذشت‌اش- کتاب‌های او را - بعنوان

کتاب‌های ظاله و شرک‌آميز-

در ليست کتاب‌های ممنوعه برای مسيحيان وارد کرد.



شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ