پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ خرداد ۲۵, جمعه

گیسوی آب



 لرز شانه‌‌‌‌هایت را نفس می‌کشم 
مثل ماهی آب را

پا‌به‌پای تو
زنده‌گی مانند،
نفس‌هایت را
 رفتن‌وآمدنت را پی می‌گیرم

طوفان را در فَوَران رگ‌کرده،
ورق می‌زنم
می‌خوانم 
طوفانِ دل‌تنگی‌ِ موی‌رگ‌‌های آب،
 دل‌تنگی‌‌های بر زبان نیامده

هوس‌های دل‌برانه‌گی‌ام 
رعد و برق در آغوشم
به‌سرکش‌ترین شعله‌‌‌‌‌‌ها گره می‌خورند

تو را پنهان می‌کنم آغوشانه‌تر
در ‌بُریده‌‌های اسم کوچک‌‌ ات
 تا
باران
 لبان تشنه‌ی شتابم را بوسه زند

بوسه‌ی آرامش
آرامشِ بعد از طوفان

شبنم را به‌گیسوی رنگین‌کمان می‌بافم
 آغوش تو می‌فهمد مرا
مانند کودکی
 که اشارات شادی را در میابد
 بی داوریِ واژه

قاب واژه می‌شکَنَد
جیغ آرزو
رنگِ ترانه می‌گیرد
 در گلوگاه شاعرانه‌ام
مانند نفس‌های خورشید
 در آواز رنگین‌کمان بنفشه

رهگذر

شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ