پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ فروردین ۲۴, جمعه

هم‌بازی

 

غنچه از بستر لبانش قد می‌کشد
نَفَس لرز رقص
  دانه‌‌‌های گرم انار به اندامم می‌ریزد

لحظه‌‌ها هم‌‌چون رنگین‌‌کمان 
در اوج زنبق می‌درخشند

تاب خوردنِ من،
 تاب‌‌‌‌‌‌دادنم ترا میان بازوانِ تمنّا
در آن زاویه‌ی حادّه‌
بسوی لب‌خند غنچه

شمردن فاصله‌‌‌‌‌ها
به‌‌‌ شادیِ معصومانه‌‌‌ای می‌مانست
با هم‌‌‌‌‌بازیِ کودکانه‌‌‌گی‌‌‌ام
(۱)


کبوترانم 
 جَلْدِ لبان تو اند
هرگز دیر نمی‌شود رسیدن‌‌‌‌شان
به آشیانه‌ 

عریانیِ خیسم را تنت می‌کنم
تا به‌بینی شتاب غنچه برای شکفتن 
چه‌ آرزو می‌کند

رهگذر

(۱)
کودکانه‌گی= صمیمیت آمیخته با شادی


شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ