تصاویر از دیدار تو
هدا خموش
بزرگترین آرزوی من آزادی و در نظر گرفتن حقوق مساویانه زنان کشورم
پس از تسلیم شدن افغانستان به طالبان از آسمان فرمان باریدن گرفت
و متاسفانه همه این فرمانها بر سر زنان افغانستان فرود آمد،
بیش از ۸۰ فرمان صادر کردند،
که بگویند ما حقوق انسانی زنان را به رسمیت نمیشناسیم
او میگوید زن در افغانستان تحت سلطه طالبان، برده جنسی است.
او با طرح این مسائل از سیاستمداران جهان میخواهد
که «آپارتاید جنسیتی بودن» نظام طالبانی را به رسمیت شناخته
و کنار زنان بایستند و علیه این آپارتاید جنسیتی موضع بگیرند.
هدا خموش
شاعرهی جوانی است که درجامعهی سنتیِ افغانستان جسارت فوق العادهای دارد
جای تقدیر و افتخار است برای جامعهی ادبی افغانستان و حتی جهان.
کمتر شاعر زنی است که در افغانستان این گونه جسور و جسارت داشته باشد
نمونهی کلام این شاعر میتواند
از جملهی ادبیات خلاق و آوانگارد و پیشروی زماناش باشد
مصاحبهی سمیرا از مجلهی بانو ، با هدا خموش
2019/11/03
دراین شماره گفتگوی جالب و خواندنی
با یک شاعر بانوی جوان که با جسارت تمام
درد نهفته پیرامونش را فریاد میکند
و در شهر کابل کار و فعالیت و زندگی دارد حضور شما پیشکش میکنم
سمیرا
سئوال
هدا خموش کیست و دنبال چه است ؟
هدا
جواب
من دختری سرکشی هستم
که آب زلال هندوکش برفراز ناهنجاریها فَوَرانم کرده است
گرچه از جمله افتادهگان قفس هستم اما میخواهم با بی باکی
و شکستن ناهنجاریهای جامعهی سنتی بال پرواز در بیاورم
و خود و امثال خودم را تا قلّههای آزادی ببرم
تا باشد صدای فرحنده و رحشانه و مهسای کوچک باشم .
سمیرا
هدای عزیز علاقه شما به ادبیات از چه وقت آغاز شد ؟
هدا
علاقهی من از زمان دانشگاه به نوشتن شعرشروع شد
و زمانیکه استاد زبان ادبیات دری فارسی تدریس میکرد و لکچر میداد
علاقهام به ادبیات بیشتر و بیشتر میشد .
سمیرا
از چه زمان به نوشتن شعر
بهصورت جدی آغاز کردید و درقالب کدام سبکها میسرایید؟
هدا
کارم را در قسمت شعرو نویسندهگی از سهه قبل به صورت جدی آغاز کردم
و در اوایل تکبیت ، غزل مثنوی و دوبیتی مینوشتم
ولی بعدها به نوشتن شعر سپید و نیمایی آغاز کردم
که مورد تشویق علاقهمندان شعرم قرار گرفتم .
سمیرا
بعضی از خوانندههای شعرتان، شعرشما را عریان مینامند
در این زمینه چه گفتنی دارید؟
هدا
در مورد عریان بودن شعر هایم
باید بگویم که این برمیگردد به سطح جهان بینی و دانش مخاطب
برخورد امروز با شعر فقط خوانش است یعنی شعر معنای واحدی توقع نمیرود
ممکن است از شعر های من یک نفر تاویل عریان داشته باشد
یک نفر درد اجتماع را حس کند
و شخصی هم عاشقانه بخواندش
بنابرین قضاوت در مورد شعر بر میگردد به سطح دید مخاطب .
سمیرا
تا جائیکه من خوانندهی شعرهای شما هستم
شما بدون سانسور خواهشات زنانهگی را در اشعارتان اقتباص میدهید
آیا این شیوهی کار شما در جامعهی سنتی که در آن زندهگی میکنید
برایتان مشکل ساز نشده؟
هدا
درجامعهی سنتی مانند افغانستان سد راه زنان محدودیتهای بزرگی قرار دارد
و من با این شیوه کار خود خواستم با جسارت عمل کنم
تابوشکنی کنم و خوشبختانه علاقهمندانم بیشتر از مخالفانم هستند
و اگر گاهی هم مشکل ایجاد شود با متانت و ایستادهگی میرزمم.
سمیرا
هدا خموش تاچه اندازه جنبههای زندگی خود را
در شعرهایش سوژه قرار میدهد؟
هدا
به دور از شعرهای بدون سانسور و یا همان اروتیک،
بیشتر شعر هایم از جنبههای حساس و مشکلاتم بحث میکنند
مانند :
رنج هایت را بپوش
و دکمههای غرورت را بپوش
پشت هر رژلب زنگیات
سکوتی بباف از جنس شالگردن
یکی از زیر
یکی از رو
بیانداز دور گردنت
تا هیچ بیمهری سردت نکند
این عبور بیانتها را
تنها تو میشناسی ....
سمیرا
آیا حمایت خانوادهتانرا در قبال فعالیتهای فرهنگی تان دارید؟
هدا
من از اوای زندگی که قدم بهعرصهی درس و تحصیل گذاشتم
تا حال که در کارهای فرهنگی میپردازم
مشکلات خانوادهگی داشتهام
و یا به عباره دیگر هیچ گاهی حمایت کننده و پشتوانه نداشتهام
و برخلاف همیشه فامیل سد راهم قرار گرفته اند
ولی من با حوصلهمندی حصارها را شکسته و بهپیش میروم .
سمیرا
آیا در شعرهایتان مشکلات و موانعی که زنان افغانستان
با آن دست وگریبانند هم پرداخته اید ؟
هدا
بیشترین موضوع شعر هایم را مشکلات و موانع زنان کشورم تشکیل میدهد
و بیشتر کوشیدهام در واژهپردازیهایم
این مشکلات را بگنجانم و راه آزادی و حق وحقوق آنان را فریاد بکنم.
دهانت را ببند
و بستیم
آشیانه ساخت لبخندهای مصنوعی روی لب هایی
که مدام فراموش میکرد
آخرین
لبخند دروغیناش را برای کی زد
ما فراموشکاران
با هیچ خدای دشمنی نداشتیم
ما زن بودیم
و او تنها در خلقت ما لبخند مصنوعی زد.
سمیرا
فعالیتهای انجمنهای ادبی و نهادهای فرهنگی را
در رشد ادبیات معاصر چگونه یافتید؟
آیا به مشکلات شاعران جوان
به خصوص بانوان شاعر و نویسنده پرداخته میشود یا خیر؟
هدا
نهادها و انجمن های زیادی درحال فعالیت در افغانستان داریم
که نقش به سزایی در نقد و گقتگو فراهم کرده اند
از آن جاییکه شعر یک امر تجربی است و به تجربه شدن و نقد شدن نیاز دارد
و بدون گفتگو شعروادبیات راه بهجایی نمی برد
بنا براین نقش همین انجمنهاست که در بالندهگی ادبیات نقش به سزایی دارد .
سمیرا
حال که از شاعران جوان نام بردیم
بیائید نظر شما را در مورد وضیعت شعر شاعران جوان
چه در داخل کشور و یا خارج از کشور بدانیم؟
هدا
شعر افغانستان بعد ازسقوط طالبان وارد عرصه جدید شد
و شاهد زایش سبکها وشیوههای جدید شد
اما در دهه نود نظر به دهه هشتاد شاعران جوان
با رویکردهای جدی تر درعرصهی شعر نو عرض وجود کردند
که این شاعران بیشتر تجربهگرا و نقدپذیر هستند
سمیرا
سنت شکنی را در شعر امروز چگونه تعریف میکنید؟
هدا
سنت شکنی مولفه ایست که اکثر منتقدان معاصر روی آن تاکید نموده اند
سنت شکنی و یا ساختارشکنی
برای اولین بار توسط صورتگرایان روس مطرح گردید
که بعدها این پدیده از سوی منتقدان زیادی مورد تایید قرار گرفت
در شعر امروز کوشش میشود
تا مولفههای جدید و متفاوت ایجاد شود
که ساختارهای قبلی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد .
سمیرا
آیاموافق و یا مخالف نوآوری در سبکهای شعری هستید ؟
هدا
من موافق هرنوع نوآوری و پیشرفت هستم .
سمیرا
در مورد اولین مجموعه شعر تان
که اخیرا به چاپ و نشر رسید به علاقهمندان شعر معلومات میدهید ؟
هدا
اولین مجموعه شعر من بنام (می بوسمت )که خود معرف تابو شکنی است
دارای صد صفحه میباشد
که محتویات شعر هایش اجتماعی فرهنگی
و بیشتر بحث زنانگی و هنجارشکنی میباشد .
سمیرا
اگر قرار باشد که به خوانندهگان مجلهی بانو
شعر را تحفه بدهید کدام شعر شما خواهد بود؟
هدا
این ناهنجاریست
دحتری با دستمال خونی از حجله بیرون بیاید
تا ایمان و سجاده پدرش خط خطی نشود
لباس هایش را
با طول سجدههای تو کش دهد
گره روسریاش را محکمتر ببندد
آزادیاشرا
زیر وسواسهای چال تو بیاندازد
و تا چشم دارد
آنقدر بپوشاند که رضایت بگیرد
آن هم برای مردی که
آزادیاش را زیر سایهاش گرفته
و رگهای غیرتش
به اعتقادش افتخار میکنند
سمیرا
به عنوان حسن اختتام
این گفتمان زیبا و جالب بزرگترین آرزوی هدا خموش چه است ؟
هدا
زیر سایه صلح و آرامش است
تا بتوانند بدون هیچگونه محرومیت نقش فعال در ساختن اجتماع داشته باشند .
سمیرا
سپاس بیکران از شما شاعر بانوی نازنین که دعوت ما را پذیرفته
و خالق این مصاحبه زیبا شدید
به شما موفقیتهای مزید تمنا دارم همواره زیبا بدرخشید
هدا
سپاس از مجله وزین بانو و سپاس ویژه از شما
که زمینهی این گفتگو را مساعد ساختید همهگون موفق باشید
تهیه و ترتیب: سمیرا پوپلزی
منبع: مجله بانو
پایان مصاحبه
————
چند نمونه از بسیارانِ هدا خموش
به خواب میاندیشم
به اشتیاق مکیدن
بین پنجههایی که هماوردی میکنند
روی قلّههای بلند تنم
من دیر باز شیر خوراندهام
مرد شعرهای از دست رفتهام را
درسوزش یک شب سرد
لای پستان های افشرده ام
بیش از ۸۰ فرمان صادر کردند،
که بگویند ما حقوق انسانی زنان را به رسمیت نمیشناسیم
او میگوید زن در افغانستان تحت سلطه طالبان، برده جنسی است.
او با طرح این مسائل از سیاستمداران جهان میخواهد
که «آپارتاید جنسیتی بودن» نظام طالبانی را به رسمیت شناخته
و کنار زنان بایستند و علیه این آپارتاید جنسیتی موضع بگیرند.
هدا خموش
شاعرهی جوانی است که درجامعهی سنتیِ افغانستان جسارت فوق العادهای دارد
جای تقدیر و افتخار است برای جامعهی ادبی افغانستان و حتی جهان.
کمتر شاعر زنی است که در افغانستان این گونه جسور و جسارت داشته باشد
نمونهی کلام این شاعر میتواند
از جملهی ادبیات خلاق و آوانگارد و پیشروی زماناش باشد
مصاحبهی سمیرا از مجلهی بانو ، با هدا خموش
2019/11/03
دراین شماره گفتگوی جالب و خواندنی
با یک شاعر بانوی جوان که با جسارت تمام
درد نهفته پیرامونش را فریاد میکند
و در شهر کابل کار و فعالیت و زندگی دارد حضور شما پیشکش میکنم
سمیرا
سئوال
هدا خموش کیست و دنبال چه است ؟
هدا
جواب
من دختری سرکشی هستم
که آب زلال هندوکش برفراز ناهنجاریها فَوَرانم کرده است
گرچه از جمله افتادهگان قفس هستم اما میخواهم با بی باکی
و شکستن ناهنجاریهای جامعهی سنتی بال پرواز در بیاورم
و خود و امثال خودم را تا قلّههای آزادی ببرم
تا باشد صدای فرحنده و رحشانه و مهسای کوچک باشم .
سمیرا
هدای عزیز علاقه شما به ادبیات از چه وقت آغاز شد ؟
هدا
علاقهی من از زمان دانشگاه به نوشتن شعرشروع شد
و زمانیکه استاد زبان ادبیات دری فارسی تدریس میکرد و لکچر میداد
علاقهام به ادبیات بیشتر و بیشتر میشد .
سمیرا
از چه زمان به نوشتن شعر
بهصورت جدی آغاز کردید و درقالب کدام سبکها میسرایید؟
هدا
کارم را در قسمت شعرو نویسندهگی از سهه قبل به صورت جدی آغاز کردم
و در اوایل تکبیت ، غزل مثنوی و دوبیتی مینوشتم
ولی بعدها به نوشتن شعر سپید و نیمایی آغاز کردم
که مورد تشویق علاقهمندان شعرم قرار گرفتم .
سمیرا
بعضی از خوانندههای شعرتان، شعرشما را عریان مینامند
در این زمینه چه گفتنی دارید؟
هدا
در مورد عریان بودن شعر هایم
باید بگویم که این برمیگردد به سطح جهان بینی و دانش مخاطب
برخورد امروز با شعر فقط خوانش است یعنی شعر معنای واحدی توقع نمیرود
ممکن است از شعر های من یک نفر تاویل عریان داشته باشد
یک نفر درد اجتماع را حس کند
و شخصی هم عاشقانه بخواندش
بنابرین قضاوت در مورد شعر بر میگردد به سطح دید مخاطب .
سمیرا
تا جائیکه من خوانندهی شعرهای شما هستم
شما بدون سانسور خواهشات زنانهگی را در اشعارتان اقتباص میدهید
آیا این شیوهی کار شما در جامعهی سنتی که در آن زندهگی میکنید
برایتان مشکل ساز نشده؟
هدا
درجامعهی سنتی مانند افغانستان سد راه زنان محدودیتهای بزرگی قرار دارد
و من با این شیوه کار خود خواستم با جسارت عمل کنم
تابوشکنی کنم و خوشبختانه علاقهمندانم بیشتر از مخالفانم هستند
و اگر گاهی هم مشکل ایجاد شود با متانت و ایستادهگی میرزمم.
سمیرا
هدا خموش تاچه اندازه جنبههای زندگی خود را
در شعرهایش سوژه قرار میدهد؟
هدا
به دور از شعرهای بدون سانسور و یا همان اروتیک،
بیشتر شعر هایم از جنبههای حساس و مشکلاتم بحث میکنند
مانند :
رنج هایت را بپوش
و دکمههای غرورت را بپوش
پشت هر رژلب زنگیات
سکوتی بباف از جنس شالگردن
یکی از زیر
یکی از رو
بیانداز دور گردنت
تا هیچ بیمهری سردت نکند
این عبور بیانتها را
تنها تو میشناسی ....
سمیرا
آیا حمایت خانوادهتانرا در قبال فعالیتهای فرهنگی تان دارید؟
هدا
من از اوای زندگی که قدم بهعرصهی درس و تحصیل گذاشتم
تا حال که در کارهای فرهنگی میپردازم
مشکلات خانوادهگی داشتهام
و یا به عباره دیگر هیچ گاهی حمایت کننده و پشتوانه نداشتهام
و برخلاف همیشه فامیل سد راهم قرار گرفته اند
ولی من با حوصلهمندی حصارها را شکسته و بهپیش میروم .
سمیرا
آیا در شعرهایتان مشکلات و موانعی که زنان افغانستان
با آن دست وگریبانند هم پرداخته اید ؟
هدا
بیشترین موضوع شعر هایم را مشکلات و موانع زنان کشورم تشکیل میدهد
و بیشتر کوشیدهام در واژهپردازیهایم
این مشکلات را بگنجانم و راه آزادی و حق وحقوق آنان را فریاد بکنم.
دهانت را ببند
و بستیم
آشیانه ساخت لبخندهای مصنوعی روی لب هایی
که مدام فراموش میکرد
آخرین
لبخند دروغیناش را برای کی زد
ما فراموشکاران
با هیچ خدای دشمنی نداشتیم
ما زن بودیم
و او تنها در خلقت ما لبخند مصنوعی زد.
سمیرا
فعالیتهای انجمنهای ادبی و نهادهای فرهنگی را
در رشد ادبیات معاصر چگونه یافتید؟
آیا به مشکلات شاعران جوان
به خصوص بانوان شاعر و نویسنده پرداخته میشود یا خیر؟
هدا
نهادها و انجمن های زیادی درحال فعالیت در افغانستان داریم
که نقش به سزایی در نقد و گقتگو فراهم کرده اند
از آن جاییکه شعر یک امر تجربی است و به تجربه شدن و نقد شدن نیاز دارد
و بدون گفتگو شعروادبیات راه بهجایی نمی برد
بنا براین نقش همین انجمنهاست که در بالندهگی ادبیات نقش به سزایی دارد .
سمیرا
حال که از شاعران جوان نام بردیم
بیائید نظر شما را در مورد وضیعت شعر شاعران جوان
چه در داخل کشور و یا خارج از کشور بدانیم؟
هدا
شعر افغانستان بعد ازسقوط طالبان وارد عرصه جدید شد
و شاهد زایش سبکها وشیوههای جدید شد
اما در دهه نود نظر به دهه هشتاد شاعران جوان
با رویکردهای جدی تر درعرصهی شعر نو عرض وجود کردند
که این شاعران بیشتر تجربهگرا و نقدپذیر هستند
سمیرا
سنت شکنی را در شعر امروز چگونه تعریف میکنید؟
هدا
سنت شکنی مولفه ایست که اکثر منتقدان معاصر روی آن تاکید نموده اند
سنت شکنی و یا ساختارشکنی
برای اولین بار توسط صورتگرایان روس مطرح گردید
که بعدها این پدیده از سوی منتقدان زیادی مورد تایید قرار گرفت
در شعر امروز کوشش میشود
تا مولفههای جدید و متفاوت ایجاد شود
که ساختارهای قبلی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد .
سمیرا
آیاموافق و یا مخالف نوآوری در سبکهای شعری هستید ؟
هدا
من موافق هرنوع نوآوری و پیشرفت هستم .
سمیرا
در مورد اولین مجموعه شعر تان
که اخیرا به چاپ و نشر رسید به علاقهمندان شعر معلومات میدهید ؟
هدا
اولین مجموعه شعر من بنام (می بوسمت )که خود معرف تابو شکنی است
دارای صد صفحه میباشد
که محتویات شعر هایش اجتماعی فرهنگی
و بیشتر بحث زنانگی و هنجارشکنی میباشد .
سمیرا
اگر قرار باشد که به خوانندهگان مجلهی بانو
شعر را تحفه بدهید کدام شعر شما خواهد بود؟
هدا
این ناهنجاریست
دحتری با دستمال خونی از حجله بیرون بیاید
تا ایمان و سجاده پدرش خط خطی نشود
لباس هایش را
با طول سجدههای تو کش دهد
گره روسریاش را محکمتر ببندد
آزادیاشرا
زیر وسواسهای چال تو بیاندازد
و تا چشم دارد
آنقدر بپوشاند که رضایت بگیرد
آن هم برای مردی که
آزادیاش را زیر سایهاش گرفته
و رگهای غیرتش
به اعتقادش افتخار میکنند
سمیرا
به عنوان حسن اختتام
این گفتمان زیبا و جالب بزرگترین آرزوی هدا خموش چه است ؟
هدا
زیر سایه صلح و آرامش است
تا بتوانند بدون هیچگونه محرومیت نقش فعال در ساختن اجتماع داشته باشند .
سمیرا
سپاس بیکران از شما شاعر بانوی نازنین که دعوت ما را پذیرفته
و خالق این مصاحبه زیبا شدید
به شما موفقیتهای مزید تمنا دارم همواره زیبا بدرخشید
هدا
سپاس از مجله وزین بانو و سپاس ویژه از شما
که زمینهی این گفتگو را مساعد ساختید همهگون موفق باشید
تهیه و ترتیب: سمیرا پوپلزی
منبع: مجله بانو
پایان مصاحبه
————
چند نمونه از بسیارانِ هدا خموش
به خواب میاندیشم
به اشتیاق مکیدن
بین پنجههایی که هماوردی میکنند
روی قلّههای بلند تنم
من دیر باز شیر خوراندهام
مرد شعرهای از دست رفتهام را
درسوزش یک شب سرد
لای پستان های افشرده ام
دراین جنگ
تن بهتن
تو فاتح تنام شدی
تسخیرکردی پوشیدهترین قسمت بدنام را
درلحظههای پر از طلاطم
و
جدال بی محابا
لهیب بوسههایت
هوس ازنوک انگشتانت
شعله میکشید
و
خلوتهای هواهشام
نوازش نوازش
لحظات دیگر لشکر درمان
عقب نشینی کرد
تن بهتن
تو فاتح تنام شدی
تسخیرکردی پوشیدهترین قسمت بدنام را
درلحظههای پر از طلاطم
و
جدال بی محابا
لهیب بوسههایت
هوس ازنوک انگشتانت
شعله میکشید
و
خلوتهای هواهشام
نوازش نوازش
لحظات دیگر لشکر درمان
عقب نشینی کرد
آنقدر از شرق
آغوشام طلوع میکنی
که هر آفتاب
حسادت میکند
به حضور هدایت
یافتهی این حوالی کفرزده
دنیا را برقص بیار
و بتابان لهیب ترین
بوسه هایت را
به مرزصعود
یافتهی پستانهایم
(سینههایم)
تا غروب کند این کلنجاریهای
سرکشیدهی دلم
¤
مراتن کن
وبوسههایت را روی
تنم بنویس
پستانهایم را
از درون شعرهای
برهنهات
بیرون بکش
و
آرام آرامم بنویس
توصیف غریب
توصیف بدیع
توصیف لطیف
موهایم راکه باز میکنی
تارتارش را بنواز
تاگره بخورد
انگشتانت
وسط پیراهن و…
میخواه سوسو شوم
از درون شعرهائی که
جوهرش را درمن
میریزد و مرا به
یغما میبرد…!
آغوشام طلوع میکنی
که هر آفتاب
حسادت میکند
به حضور هدایت
یافتهی این حوالی کفرزده
دنیا را برقص بیار
و بتابان لهیب ترین
بوسه هایت را
به مرزصعود
یافتهی پستانهایم
(سینههایم)
تا غروب کند این کلنجاریهای
سرکشیدهی دلم
¤
مراتن کن
وبوسههایت را روی
تنم بنویس
پستانهایم را
از درون شعرهای
برهنهات
بیرون بکش
و
آرام آرامم بنویس
توصیف غریب
توصیف بدیع
توصیف لطیف
موهایم راکه باز میکنی
تارتارش را بنواز
تاگره بخورد
انگشتانت
وسط پیراهن و…
میخواه سوسو شوم
از درون شعرهائی که
جوهرش را درمن
میریزد و مرا به
یغما میبرد…!
به عبور مرزهای تنت میرسم
و حریصانه باز میکنم تمام اشتیاقم را
برای تلاقی لبهایت
و شهد ناب ترین رُزها
ازوجودم!
برای اغمایت…
این شراب مست کنندهترین شراب عالم است
و حریصانه باز میکنم تمام اشتیاقم را
برای تلاقی لبهایت
و شهد ناب ترین رُزها
ازوجودم!
برای اغمایت…
این شراب مست کنندهترین شراب عالم است