پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ فروردین ۱۷, جمعه

ناگهانه‌گی


هیچ لحظه‌‌ای خالی نیست
طعم بهار
بوی باران
گرما می‌شمارند در ایوان شب

به‌‌‌‌هیچ‌ چیز شبیه نیست
حتی 
به‌‌ قلم‌‌‌کاریِ رنگین‌کمان
در رهائیِ تبسّم آسمان

به‌‌ اتفاقی مانند است که غیر منتظره زیباست

خوش‌خط قلمی 
با مهربان‌ترین سُریدن‌هایش
برای زیبانویسیِ حرف اول،
بادام را در آینه‌ی شکاف دو هلال ماه،
 قاب می‌‌کند

دفتر،
عاشقانه ورق می‌خورد
دل به‌‌‌‌‌‌ دریا می‌زند، قلم
نیلوفرانه پیچیدن دفتر
هوسناک‌‌ترینِ عطش‌ناکی‌‌هاست

لغزیدن شبنم
لای گل‌‌برگ‌‌ها
مانند زیباییِ باران
شادی از لبان غنچه می‌چکاند

 تیر می‌کشد،
ترک برمی‌دارد،
لب از تنگ‌نا می‌گشاید
گوئی سال‌هاست بهارانش تشنه‌ی باران اند

واژه‌‌‌ ها بی‌رنگ
 لحظه‌ ها خیس
خط زمان،
خط می‌خورد در
آنِ‌ واحد،
تو درمنی
من در آغوش تو


رهگذر

شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ