،پسران عشق،
رفتار جنسی در جوامع ماقبل مدرن مفهومی است متفاوت
با آنچه که در فرهنگ مدرن از آن استنباط میشود
آنچه امروز ما از واژهها و رفتار جنسی درک میکنیم،
خلاف برداشتی است که اجداد ما از آنها داشتهاند
رفتار جنسی میتواند جنسیتی باشد یا واکنش جنسیِ بدن را در بر گیرد
که رفتارهای اروتیکی نام دارند
میتواند به صرف تولید مثل صورت گیرد
و یا اینکه نمودی از غریزهی زندگی باشد که در بهبود کیفیت زندگی نقش دارد
رفتار جنسی که مفهومی مدرن است و عمر آن بهبیش از یک قرن نمیرسد
در فرهنگ ما به رابطهی جنسی (تولید مثل) محدود میشود
و مشکل احساسی جنسی را شامل گردد
البته واژهگان جنسی داشته و داریم
ولی بیشترینِ آنها بر عمل آمیزش جنسی دلالت دارند
در عرصهی فعالیتهای جنسی اگرچه لذت امری شناختهشده بود
و نازونوازش عاشقانه جایگاهی رفیع در ادبیات ما داشت
و از شور و شوق وصلِ دلدادهگان روایتهایی فراوان موجود است
همهی اینها اما
در پسِ دیواری از “عصمت”، “حیا”، “پاکدامنی”، و “باکرهگی” ارزشمند بود
مجاز و غیرمجاز را اخلاق سنتیِ حاکم
با شمشیری آخته به نام “گناه” تعیین میکرد
دنیای مدرن با بیطرف نمودن اخلاق راهی نو در شناخت رفتار جنسی گشود
که پیشرفت علم و دانش آن را کامل کرد
شناختِ مدرن از مفهوم سکس باعث شد تا تصور مردم نسبت به آن دگرگون گردد
بدن انسان دیگر آن نیست که در نظامهای پیشین بود
پیشرفت جامعه بر مفهومهای جنسی نیز تأثیر گذاشت
اندام جنسی در دنیای نو با اروتیسم و لذتِ از آن در میآمیزند
و جهانی تازه در این عرصه خلق میشود
در چنین شرایطی است که توجه به همجنس از شکل پیشین فراتر میرود
قاضی ربیحاوی در این داستان ؛پسران عشق، کوشیده است
تا بر رفتار جنسی ما لباسی نو بپوشاند
و آن را بهعمل جنسی محدود نگرداند
به همین منظور آن را در برابر “بچهبازی” میگذارد تا تفاوتها نشان دهد
شاید بههمین علت آگاهانه دو زوج عاشق را بهبستر نمیکشاند
و حداکثر با یک حرکت، مثلاً با دستی که برای ناز کردن بالا میرود،
ادامهی آن را به ذوق خواننده میسپارد
رفتار جنسی محصول جامعه است
در جامعهی سنتی تن آزاد نیست و خواهشهای آن بهرسمیت شناخته نمیشوند
ممنوع و مجاز را ما در خانه میآموزیم و در اجتماع کامل کرده، به کار میبندیم
در اوایل دههی هفتاد خلاف نظریههای فروید
در رابطه با مراحل رفتار جنسی انسان، اعلام شد
که همهی رفتارهای جنسی انسان در واقع الگوبرداری است
شکلی ارائه میشود که جامعه از فرد میطلبد
این رفتارها در انسانها درونی شدهاند و هرگاه لازم آید،
طبق یک نسخه و یا پیشنویس اجرا میگردد
این جامعه است که از انسان میخواهد
چه رفتاری در این عرصه از خود نشان دهد
این قوانین نانوشته در مراحل، مکانها و شرایط مختلف،
آنسان به اجرا در میآید که آموختهایم
واژهی جنسیت که در اوایل قرن نوزدهم
در جامعهشناسی و دیگر بحثهای علمی پیدا شد
ابتدا به جنس نظر داشت، حال اما مفهومی است فراتر
از مرد، زن، دوجنسه، ترانس سکسوال و غیره بودن
این مفاهیم در ادبیات معاصر ما بیرنگ هستند،
کمتر نویسندهای خطر میکند که بهاین عرصه وارد شود
قاضی در این رمان خطر کرده، به تابوئی نزدیک شده
که در داخل کشورهیچ امکان طرح ندارد
در خارج از کشور، بی آنکه به ذهنِ سادهنگر خواننده سقوط کند
و به “افشاگری” صرف بغلتد،
درون آدمی برملا میکند و واقعیتهای جامعه و فرهنگ آن را
در درون انسانها جستجو میکند تا نوری نو بر تجربهها بتاباند
نویسنده به بند مُدگرایی گرفتار نیامده،
فرم و تکنیک داستاننویسی آنسان بهکار گرفته
که نه خواننده، بلکه داستان میطلبد
مکان داستان جنوب ایران است و زمان آن از چند سال پیش از انقلاب
آغاز و به چند سال بعد از آن ختم میشود
داستان در زمانی تاریخی پیش میرود، انگار تاریخ کشور را
با تاریخ هستی اجتماعی انسانها در آن پیشرو دارد
خلاف امر رایج در داستانهای معاصر فارسی که شخصیتها عموماً بهتحصیلکردهگان و قشر متوسط جامعه محدود است
و موضوعها عموماً اختلافات خانوادهگی همین قشر میباشد
در “پسران عشق” شخصیتها آدمهایی بسیار معمولی هستند
یکی علفچین است و آن دیگر جوانی که مدرسه بهپایان نرسانده
دیگر شخصیتها نیز انسانهایی هستند
که پنداری چون کرم در خاک میلولند
موضوع داستان نیز عشقی ممنوع است، عشقی که از آن تا کنون صحبت نشده
و آن را به رسمیت نمیشناسند
عاشقان همجنسگرا به “جرم” نوع عشق خویش بهزیر تازیانه کشیده شده
و بهدار آویخته میشوند
در فرهنگ ما زبان را توان بازگویی رفتار جنسی نیست
زبان ما هنوز نتوانسته از سنت فراتر رود
به مشکلی گرفتار آمدهایم که یادآور موقعیت قرن نوزدهم غرب
در این عرصه است
در آن زمان نیز در بحث از رفتار جنسی واژههای موجود کارآیی لازم را نداشتند
و محققان مجبور بودند به زبان لاتین و یا دیگر زبانها روی آورند
تا منظور خویش بهتر بیان دارند
واژههای آن روز آنان نیز همچون واژههای کنونی ما
“شرمآور”
و “کثیف” تلقی میشد
در نبود آگاهی لازم است که رفتارهای اروتیکی و همجنسگرایی
“انحراف جنسی”
قلمداد میشود
و عاملان آن “منحرف” نامیده میشوند
اگر “انصاف” در کار باشد، میگویند “روح زنانه در بدن مردانه” و یا بالعکس
رسوخ کرده است
با توجه به این موضوع میتوان مشکل نوشتن رمان عاشقانه را
در زبان فارسی بهخاطر سپرد
قاضی در چنین شرایطی، با علم بر ناتوانی این زبان
بهاین کار موفق شده است
راوی از میان چندین نام “پسران عشق” را برای عنوان روایت خویش بر میگزیند
با اینکه “پسران درد” و یا “پسران مرگ” را گویاتر میداند
“پسران عشق” اما یادآور “پسران خدا” است در تورات.
در باب ششم از “سفر پیدایش” موجوداتی ورای انسان هستند
“پسران خدا”
در زمین زندگی نمیکردند
به اراده خالق
به دختران آدمیان درآمدند و آنها برایشان اولاد زائیدند
در باب سیوهشتم از “کتاب ایوب” نیز در آفرینش جهان
هنگامی که ستارگان صبح باهم ترنم نمودند، جمیع پسران خدا آواز
شادمانی سردادند
این پسران اما ویژگی دیگر انسانها را ندارند و شرور و جبار نیستند
اسد سیف
همایون فاتح نویسندهی کتاب ،پسران عشق،
در وبسایت بانگ
ربیحاوی میگوید
(داستان پسران عشق دارای چند لایه است.
لایهی اول که در شروع کتاب مشخص میشود
نوشتن یک داستان عاشقانهی کلیشهای که قبلا تجربه شده،
دو جوان روستایی یکی از خانواده تقریبا ثروتمند و
دیگری از خانواده فقیر بهم دل میبندند
و تا همین جا نشان از این دارد که این دو دلداده
وارد عشقی ممنوع شده
اما تفاوت قصه این رمان با رمانهای کلیشهای این است
که این دو دلداده از دو جنس مخالف نیستند
بلکه هردو از یک جنس و مردان جوان هستند.
یکی هفده ساله پسر یک مرد زمیندار و
دیگری نوزده ساله پسری که به شغل بلمرانی و علف چینی مشغول است)
-----------
درد و خشونت در صفحات کتاب موج میزند؛
از سوءاستفاده جنسی از پسران تا وادار کردن آنها به فاحشهگی،
از لمس سر کار، آمدن نیروهای مذهبی چماقبهدست
طی فرآیند دردناکی به نام انقلاب تا آتش زدن سینما رکس،
از شکنجه در زندان تا درد لو دادن دوستان،
از بیگاری در امارات تا قربانی اسیدپاشی شدن،
از جنگ و خمپاره تا از دست رفتن معصومیت زیر بمباران...
رمان تصویر روشن و درگیرکنندهای از هر یک از اینها ارائه میدهد.
هرچه نویسنده از توصیف رابطهی جنسیِ دو شخصیت اصلی ابا دارد
و از صحنههایی که مشخص است به رابطه جنسی ختم میشود،
بهسرعت و بدون جزئیات میگذرد،
در توصیف اتفاقاتی که برای شخصیتها میافتد-
که برخیشان مستقیم برآمده از اتفاقات اجتماعی/سیاسی اطراف آنهاست-
به جزئیات دقیق و گوناگونی اشاره دارد
که برای خواننده فضای ملموسی خلق میکند و بهراحتی با آن همراه میشود