۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۴, جمعه

حافظه‌ی شب

 

حافظه‌ی شب

پرده‌‌ های خاموش را کنار می‌زنم
ماه رو به‌‌ پنجره‌‌ی اتاقم
آمدنت را به رویاهای من می‌بیند

به‌اشک آسمان به‌دریا

به‌‌‌ لب‌خند یک غنچه
آغوشم را پیش‌‌کِش می‌کنم

رقص افرا،
در سیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستان سینه‌‌ام
مست می‌کند تمشک‌های سر بهوای باغم را

ترانه‌‌یِ رُویِش
میزبانِ خط آبیِ لبانت است
 به‌‌جویبار باریکه‌ی چشمه‌‌ام

رعد‌و‌برق آغوشم، عاشق رنگین کمان آسمان توست
التهابِ نفس‌هایم آرام می‌گیرند
زیر بارانی که با تو می‌بارد

تو را  کنار هر واژه نقاشی می‌کنم
وقتی ‌ایوانِ شبانه‌‌ام فتح می‌شود
به امضای تو
با الف یک آرزو
همچو موجی به‌ژرفای چشمه‌سار
بدریا که می‌رسد آرام می‌گیرد

حس شبنم را در نجوای صدف دم می‌گیرم
 سرودِ اسم‌‌‌‌‌ات را با لحظه‌‌ها می‌خوانم
که حیات، یک شب است 
و آن‌هم امشب

رهگذر


چشمه‌سار

چشمه‌سار خواهش در بستر بیدار-لحظه‌ی من سلام سپیده‌دمان است که پگاه نام دیگر دوست داشتن توست در میانه‌‌ی تنم  چمنی است سرسبز  در آغوش شبنم سح...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان در یک‌ماه گذشته