پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۲ اردیبهشت ۲, شنبه

پرواز



شفق در آغوش تو آزاد است
که به گیسوی رنگین‌کمان آویزد


انگشتانت لای مخمل گیسوانم
در امتداد وسوسه

قلم لای ورق‌ لبان لب‌هایم
قد برافراختن‌اش را به‌رخ می‌کشد
به‌آرزوی شکوفائیِ نقاشی، در تار‌و‌پود غنچه

بعداز فقط چند دقیقه
جای چیزی خالی نیست
می‌رسیم به‌زمزمه‌ی دوستت دارم

هر دو مانند دوبال یک پرنده، در پروازیم
تو کاری می‌کنی که همه‌ی اندامم، کار را از کار‌گذشته می‌بیند
من در گرمای ،،شدنِ،، تو می‌رقصم
می‌خواهم چون تو شوم

بی‌علامتی شبیه سئوال
از این‌رو به‌آن‌رو می‌شوم

طوفان‌های من به آبشار تو موج می‌نشانند
قطره‌ها در اوج فراز
سعی می‌کنند به اوج اتش‌فشانِ ارگاسم‌ من، کلامی دهند

اما اوج‌گیریِ من
جهان کلام را به حاشیه می‌راند
واژه در قله، دچار جیغ‌های عاشقانه‌یِ من می‌شوند
جیغ‌‌ها همیشه چند پله بالاتر از اوج اند،

هر رفت و برآمدِ تو اشتیاق‌مان را شعله‌گون می‌کند
آرزویم برنیامدن توست
تا آمدن من
راهی که من می‌روم، همان راهِ برآمدنِ توست

حرف‌و‌کلام در عریانی‌شان

عاشق جیغ‌های من اند

که رساترین معنا را می‌سازند

برای

من و تو


رهگذر


شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ