پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ آذر ۲, جمعه

پیرهن مهتاب

 


پیرهن مهتاب


عریانیِ من را

 آینه‌ی نگاه تو معنا می‌‌کند

 

لب‌های تو چه سِرّی با غنچه‌های تنم دارند

نمی‌دانم

همه شکوفه می‌زنند با لب‌خند تو


اسم تو را به گل‌برگهای‌شان می‌نویسم

با سرانگشتانم


بوی تنت را می‌شنوم از شبنم‌ لای لبانم، 

وقتی به‌آب می‌رسم


زنبق مست می‌شود، می‌خندد

نوید کام‌دهی می‌دهد

شراب سفید می‌ریزد از لبانش



من می‌سوزم از شوقِ کام‌یابیِ تو

 با اسم کوچک‌ات صدا می‌زنم

هیچ‌کس نمی‌داند

جا گذاشته‌ای خودت را 

این‌جا


رهگذر


https://www.facebook.com/didar.didareto



شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ