پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ تیر ۱۴, پنجشنبه

عطر آینه

 


عطر آینه

آن هنگام که به‌‌‌پرواز اوج می‌گذریم
در پوست نمی‌گُنجیم

تو عطر آینه را، میان پستان‌های من می‌بوسی
من سرافرازیِ قامت آن شاخه را
آمیخته‌ با بوی خوشِ غنچه
 به‌ زیبائی لحظه‌ی اکنون می‌سپارم

لحظه در چشمانت برق می‌زند
نگاهت از ثانیه‌‌‌ها می‌گذرد
 تو را از ردّ ستاره‌‌هایِ تنم پیدا می‌کنم
به تازه‌گیِ روز اول
با آن لرز بی‌ارادیِ تنم
که عطر دل‌داده‌گی را در آینه‌ی چشمانت شناختم

برهنه‌ام کردی
مانند یک ابر سبک 
لغزیدی به اوج سربهوای پستان‌هایم

 بوی وحشیِ قلبت را در لبانت پیدا کردم
اولین‌بار که بوسیدم،

از آن روز به‌‌‌بعد، لبانم بوی ترا می‌دهند

رهگذر 




شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ