پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۳ تیر ۲۳, شنبه

اوج

 

اوج

در بازیِ بهاریِ شاخه‌ی نورس
با سایه‌‌روشن باغ لیموهایم
در مهتاب،
خیال سرشار از اشتیاق‌ 
و شدّت دلتنگیِ تو را لمس می‌کنم

کبوترانم در اوج پرواز،  
هوس آشیانه می‌کنند
خو کرده به‌‌ تپش‌‌های قلب تو
 در لبانت،

آب در تراش آینه، 
راز غنچه‌‌ی
لای درز را
می‌داند

خلوت یگانه‌‌گیِ 
من
و
 تو
خواهد شنید‌‌ 
رمزی که غنچه در حال شکفتن 
 زیر نسیم نَفَس‌های تو،

گل‌برگ‌های لب بِرکه
در لغزش گرما،

بادام در اوجِ تیزِ رهائی 
از بند زمین،
دارد

در آغوشانه‌گیِ یک تَرَک
‌واژه‌‌‌‌هایِ آبستن از تکرار اسم تو 
تب می‌گیرند از گرمای هوس
 داغ می‌شوند روی زبانم
کودکانه می‌شوند‌ 
لب‌ریز از تمنّا
زیباترین صدای الف‌بای زبان مادری‌ام
صدائی
 که به‌ همه،  برای همه آشناست
حتی به پرنده‌گان 

لحظه‌ی اکنونم می‌خواهد

میل هم‌آغوشی‌ام را

به‌‌بینی

حس‌ کنی

درک‌ کنی

زنانه‌گیِ شعر مانندم را 

به‌ لبان اندامم بسُرائی

آزاد از قاب واژه


رهگذر



شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ