۱۴۰۱ تیر ۲۵, شنبه

تسلیم


بارانم درانتظار کدام‌ اشاره بود

نه تو فهمیدی،‌ نه من


مهارت لبانت خجالتم را

از دایره‌ی نافم به نقطه‌ی اوج پستان‌هایم کشاند


 فضای تنگ آغوشم را

در نفس شبنم‌های شانه‌‌ات جریان دادی


سایه‌ی قید و بند، آئینه‌ام را رها کرد

در بی‌کرانه‌گی‌ِِ قله لرزیدم

تو را در دیدار زنبق،

تقسیم با خویشتن‌ام کردم


تسلیم شدن‌ام را عاشقانه دوست می‌داشتم

چون پیروزیِ چشمانت بالاترینِ لذت‌هاست


رهگذر

چشمه‌سار

چشمه‌سار خواهش در بستر بیدار-لحظه‌ی من سلام سپیده‌دمان است که پگاه نام دیگر دوست داشتن توست در میانه‌‌ی تنم  چمنی است سرسبز  در آغوش شبنم سح...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان در یک‌ماه گذشته