طوفان دخترانهگیام
که درآغوش هیچ ساحلی جا نمیگرفت
از حجم تنم سرریز
و
آسمان آغوش تو را
،در نهایت بیارادهگیِِ من
عاشقانه نگاشت
رهگذر
چشمهسار خواهش در بستر بیدار-لحظهی من سلام سپیدهدمان است که پگاه نام دیگر دوست داشتن توست در میانهی تنم چمنی است سرسبز در آغوش شبنم سح...