من آرزوی محالی که در دلات هستم
که هر طرف بروی در مقابلات هستم
جواب خیرم و شر داشتم، بگو چه کنم؟
چه بودهای که من امروز حاصلات هستم
مرا عذاب، مرا درد یا گناه بخوان!
عقوبتی، که به هر شکل شاملات هستم
تو اشتیاق گناهی میان خلوت من
که بسته پای خیال مرا، نجابت من
به جرم اینکه دلم گاه در هوای تو بود
هزار بار لبم را گزیده شهوت من
بغل گرفته مرا، گیج کرده دنیا را،
چه خوابهای قشنگیکه ساخت، حسرت من
اگر چه خواستنات شر شده است، میارزد
که باتو خیر نبوده است اصل نیّت من
فاطمه ابراهیمیان