پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۲ مهر ۱۴, جمعه

جویبار

 


پشت پلک های نیمه‌بیدارم
آغوش مهر می‌خواهم
گرمای آیینه را،
که در سینه‌ی تو
رو به‌معبد مهتاب است

قلبم را پُر می‌کند
زیبائیِ موج‌سواری،
روی سینه‌ات
راه می‌رود پرنده،
لیزلبِ جویبار،
جویباری که لانه‌ را از میانه،
می‌شکافد

در تنگ‌‌راهه‌ی جویبار
نقطه‌ای‌ست که جاودا‌نه‌گیِ اوج،
احساس می‌کنی
چندان که در واژه نیست

مثل بوسه
که کوتاه‌ترین جمله‌ی عشق،
نزدیک‌ترین راه،
به لرزهای پنهانِ زیر پوست

دریا
رنگین‌کمان از عشق می‌سازد
فرا می‌خواند
تلاقیِ‌ دانه‌های باران را
در پژواک آب‌گینه‌ی نافم
تن‌خواسته‌هایم
تحریک می‌شوند
ارضا می‌شوند
آن‌چنان که بی‌نیازی
کم‌ترین است

رهگذر

https://www.didareto.com

شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ