گیلاس

،عشق

مهرِ بیش از حد

در جستجوی زیبائی‌هاست

گیلاس‌های بهار تنم

در زیبائی، برجسته‌

آبستنِ معصومانه‌ی غرایز اند

،بیکرانه‌گیِ اندامم بتو آزاد

انگشت‌نمای دستانت کن

در آغوش تو

دوستیِ چشمه با مهتاب را دارم

در من شدنت

حسرت در تمناست

،آرامشِ آزادی از باکره‌گی

،در پراکنده‌گیِ سکوت

یخ ذوب می‌شود

در شيارم از داغیِ بوسه‌هایت

چشمانِ تو فانتزی‌های مرا بزبان می‌آورد

مانند ستاره‌گان در بِرکه

از مرز زنانه‌گی‌ام بگذر

خیسیِ لای ران‌هایم را با سرانگشتانت

تماشا کن

پیچیدنت

بر‌قله‌ی آبگیه‌ی سینه‌‌ام

جفت، دانه‌‌توت‌ نورسیده

در حریر پستان‌هایم

شنیدنی‌تر است

سینه‌ات را روی پستان‌های سربهوایم بگذار

رهگذر

https://www.didareto.com