در آغاز خیال من است
که لحظه را روی سینهات
سرشار از من میکند
در هوایِ سینهات ابرهای سفیدِ تنم باروَر میشوند
تا راه دریا، زیر بوسههایت گشوده شود
دلتنگیِ مخمل گیسوانم بهانتظار خو گرفته اند
هنگامی که ستارهی لای رانهایم
با مِهرانگشتانات مُهر میخورد
رهگذر
https://www.didareto.com
https://www.facebook.com/didar.didareto/