پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۲ مرداد ۱۲, پنجشنبه

خنده‌ی سیب

 



خنده‌ی سیب
برای دیدن رویای آغوش تو
دست ستاره‌گان را بقلبم نمی‌فشارم

هوای نفس‌های تو را
هر لحظه که بخواهم
در آغوش می‌گیرم
چیزی به زنده‌گی‌ام اضافه می‌کند
که تنها نمی‌مانم

گوشه‌‌های دیوانه‌گی‌ات در آغوشم
هرگز بی‌هوده نیست
تو تنها شاهد وفاداریِ فانتزی‌های منی

امیخته‌گیِ پستان‌هایم با
عطر تمشک و خنده‌ی سیب
هوس‌ در سینه‌ات
از سرچشمه‌ی غنچه‌ی در حالِ شکفتن
رویای تسلیم‌ شدنم را
در عمق نگاهت می‌‌‌‌خوانم
و
شادیِ پیروزیت در آغوشم را
که در همیشه‌هایم
بتن کرده‌‌‌ام

درِ می‌خانه‌ی پستان‌هایم
با اولین پیاله‌ی نافم
سرمستم می‌شوی
مستم می‌کنی

اما می‌دانستی‌؟
وقتی با آب‌ نمک دریای من،
آب‌تنی می‌کنی
هرچه می‌خورم تشنه‌گیم
فزونی می‌گیرد

ساقه‌ی نورس بهار
بوسه بر غنچه می‌چسباند


از شیب تپه‌
‌خط شیریِ لبان تب‌آلودم می‌رسی
که هرگز گناه نکرده‌اند

حریص‌ترین تمنای لب‌‌های می نوش‌‌ات
مانند باران، بداغیِ شکاف ران‌هایم
ساده‌‌‌ترین شکل زیبایی‌ست

زیباترینِ اوج هایم را
از آغوش تو می‌گیرم

رفتنت را دوست دارم
چون عطر آمدنت‌‌‌ را می‌دهد
من با تو می‌آیم
همراهیِ تو
من را با تو می آورد

من
می‌آیم

رهگذر



شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ