ساقهی خوش
و
قامت کشیده را
با هر قطرهی تازه
سنگین میکند
آن خیس سوزان
،با نگرش پر از سئوال، در تماشاگه تو
ابر را در انتظار بارش
تنها نمیگذارد
شدیدترین شهوت را در تمام اندامت پدید میآورد
،بهمتنیدن لذتدهی و لذتستانی
در رنگ چشمانت بازتاب میکنند
رمزِ آشنائیِ خود را در رهگذرش جا میگذارد
درلابلای لبان لبهای تو
،مانند لرز بیاراده
زیر موج آبشار
رهگذر