پذیرش دیگری با روی‌کردی متأثر از پست مدرنیسم،

۱۴۰۱ آذر ۱۰, پنجشنبه

کسی نمی‌داند


 

کسی نمی‌داند 

تو از کجا آمده‌ای


چرا خطوط تنت 

این همه مرموز است

که سایه‌ات در سایه‌ام محو می‌شود

و سقف در تکان شانه‌های‌مان بالا می‌رود


زیر پوستت چه می‌گذرد

و هوس با رنگ چشم‌هایت چه می‌کند


کسی نمی‌داند که شب

چگونه در بخار نفس‌های‌مان 

ساخته می‌شود


دست‌هایت چرا از کمر محاصره‌ام می‌کنند

و ماه چرا می‌آید

درست بالای بستر ما می‌ایستد.


مانا آقائی

شبنم

  در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب می‌شود موج‌های قلبم یکی پس از دیگری دست به‌دامن شب نبض خاطره‌های‌مان را به تپش درمی‌آورند در مه...

محبوب‌ترین‌هایِ خواننده‌گان وبلاگ