حرفوکلام در عریانیشان
عاشق جیغهای من اند
که رساترین معنا را میسازند
برای
من و تو
رهگذر
لطفا اگر هنوز هیژده بهار ندیدهاید باز نکنید. فلسفه، رابطه، فانتزی و شعر اروتیک. به آنان که از هر دری سخنی را خواستار اند. شاید سخنی، دری را باز کند، که بدرآیند از آنچه که بهبندشان کشیده است وگوشهای تازه درقلبشان بنمایاند. اگر توانستم با جملهای یا شعری شما را شاد یا حداقل خوشحال کنم لطفا شما نیز دیگری را درشادی یا خوشحالیِ خود شریک کنید. آرزوئی شگرفتر از اینام نیست که هر کس بهرهی لذتدهی و لذتستانیِ خود را از سخاوت زندگی دریابد.
حرفوکلام در عریانیشان
عاشق جیغهای من اند
که رساترین معنا را میسازند
برای
من و تو
رهگذر
(چشم خود بستم که دیگر چشم مستات ننگرم
ناگهان دل داد زد، دیوانه من میبینماش)
بیاد اشاره،
در نگاه تو، که از چشمانت میتابد
بعداز فقط چند لحظه
بهگیسوی شب میاویزم
ترا بنام صدا میکنم
در هوس دیدن دانههای باران از پشت پنجرهی نافم،
گم میشوم
عشق در لابلایِ لایههایتنم
لحظهای به نسیم بهارِ زندهگیِ تازهگیها، میماند
که باغ پراز انگور اندامم را بیدار میکند
غنچههایم بیارادهی من میشکوفند
لحظهی دیگر به جویبار زلالِ شفاف میماند
که عکس ساقه در آن پیداست
و جای خالیِ خاطرههای ساقه، در لای روزنهها
و خیسگونهگیِ لبهای لبانم،
رمز زبان تو چکه میکند
چون شبنم در چهرهی دونیم ماه
بهبین
چهمیوههای دخترانهگی، بدامنام میریزد
حیالِ نگاه تو
رهگذر
رابطهی باز
یا
روابط غیر تکهمسری
مصاحبه با دکتر ژانا ورانگالووا،
سکسولوژیست و پروفسور علوم روابط عاطفی،
در دسامبر ۲۰۲۲، در مجله معروف روانشناسی
( today psychology)
انتشار یافته است.
ترجمه از سمیرا
اگر شما تمایل به تکهمسری دارید
اگر یک رابطهی تکهمسری را انتخاب کردهاید و وفادار به انتخابتان هستید
و یا خود را سزاوار تکهمسری میدانید.
به راحتی میتوان حدس زد که رابطهی باز به زندهگیِ شما مربوط نمیشود
خانم دکتر ژانا به ما کمک میکند
تا چشم انداز جدید این رابطه را بیشتر درک کنیم.
ما میتوانیم ریشههای تکهمسری را در میل نسبت به امنیت طولانیمدت
و تمایل به فرزندآوری پیدا کنیم.
برآوردن این نیاز، شاید
حداقل از نظر اخلاقی، اراده و اعتماد طولانی مدت را تضمین کند.
اما موارد قابل توجه بیشتری از آنچه که به نظر میرسد وجود دارد.
خانم ژانا توضیح میدهد:
در حالی که نیاز به امنیت و همراهی در انسان وجود دارد،
میل دیگری نیز در همهی ما هست که میتواند با آن مغایر باشد.
آن تمایل به تازهگی، کاوش و تجربهجوئیست.
به گفتهی وی، عدم تکهمسری جلوهای از این میل است.
آیا میل به فعالیت جنسیِ خارج از رابطهی اولیه غیراخلاقی است؟
به گفته ژانا،
سوال بهتر این است که،
پسچرا این خواسته و تمایل در انسان اینقدر طبیعی هستند؟
«برای هر دو نیاز، بحثهای تکاملی وجود دارد.
روابط طولانی مدت،
نیاز به امنیت، اعتماد و ثبات را که مهمترین نیاز اساسی است
غنی میسازد.
با این حال، این نیاز جدا از تجربهجویی است.
واقعیت این است که انسانها هر دوی این نیازها را دارند.»
انسان در کنار نیاز به امنیت و همراهی، به دنبال تازهگیها و تجربههای جدید است
در رابطهی باز این امکان برای زوجها وجود دارد
که از آشکار کردن رابطهی خود، بدون آسیب رساندن به آن
و تحت فشار قرار دادن خود، لذت ببرند.
در رابطهی باز، دونفر یا یک زوج در عینحال که رابطهی پیوستهگیِ خودرا دارند ،
آشکارا به عشقبازی و سکس شریک خود،
با افراد انتخابیِ هر کدامشان به توافق میرسند.
شاید برایشان شگفتآور باشد که این هستهی آتشین چقدر حس خوبی میبخشد،
و میتوانند اطمینان داشته باشند
که درست به صحنهی عدم مالکیت انسان و انحصار نزدیکترینِ خود،
قدم گذاشته اند.
اکثر همسویان رابطهی آزاد به تجربه، چنین فکر میکنند.
پژواک صدای آزادی در لحظههایشان نواخته میشود
بهآزادهگیِ درون خود پی میبرند
که این رابطه نوعی از عشق بیقید و شرط است،
و عاشق زیبائیِ عشق بیقید شرط اند
فرهنگ ما در حال حاضر نسبت به آنچه ژانا از آن تحت عنوان
«تکهمسریِ بدون مذاکره»
یاد میکند بسیار خوشبین است که برای برخی از زوجها،
راهی برای ارضای هر دو نیاز محسوب میشود.
برای شروع، ایدهی پیشفرض اینکه عاشق میشویم
و دیگر هرگز تمایلات جنسیِ بیرونی نداریم را تغییر میدهند.
بهاین معنا که شهامت شروع بخشهای نُوی
از دفترچهی خاطرات زندهگی را
برای همیشههایشان میخواهند
وفاداری بهلِذتهای طبیعیِ حیات را بین خودشان بی هیچسخنی تقسیم میکنند
بینیاز از واژه، قسمت خویش را از سخاوت حیات در بستر مهر همدیگر مییابند
بی قضاوت پیشینوپسین نیازهای درون یکدیگر را میبینند و میفهمند
مانند پرندهگان در آسمان مهر همدیگر آزاد اند
اما میخواهند یک همراه دیگر
در حرکت مسیر همآغوشی و عشقبازیشان، خود انتخاب کنند
معشوقی بهخواست تن برمیگزینند
که سایهی لبخند بر لبانشان و دم تازهای بر بهار حیاتشان میآورد
و پرتو جانشان و پژواک قلبشان را مانند آینه، شفافتر نشان میدهد
و از کشف رمز زیبائیهای تن معشوق، شادمان اند
آغوششان برای پارتنر انتخابیِ عشقیشان باز است
و با کمال میل خواستههای تنوجانشان را برمیآورند
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را)
هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش ر)ا
و در بیشتر انتخابها، همسویان زندگی
دوستدار پارتنرهای سکسیِ همدیگر میشوند
چون میپذیرند که
(پرواز را بهدام قفس نتوان گرفت)
تغییر، بیثباتی نیست،
بلکه وفاداری به نو شدنِ پیدرپی
و گرفتن قسمت خویش از سخاوت زندهگیست
دکتر ژانا خاطرنشان میکند یکی دیگر از زاویههای نگاه سنتی،
عدم تکهمسری را به عنوان روزنهای برای خیانت یا هرزهگی
در جامعه تلقی میکند
با این حال، تک همسری برای اکثر افرادی که به آن پایبند هستند
بسیار پیچیدهتر و معنادارتر است.
در اینجا دو عقیده در مورد عدم رابطهی آزاد در جامعه رواج دارد:
(۱)
دیدگاه اول باور دارد افرادی که روابط خود را «باز» میکنند، از عشق دور شدهاند
اما نمیخواهند پیوند خود را به طور کامل از بین ببرند:
این نوع طرز فکر، ماهیت دوگانه دارد.
یعنی اگر دو نفر یکدیگر را دوست داشته باشند، تک همسر خواهند ماند
و معرفیِ غیر تکهمسری نشان دهندهیِ مرگ عشق و رابطهی عاشقانهی آنهاست.
(۲)
نگاه دوم نشان میدهد
بسیاری از افرادی که غیر تکهمسری را انتخاب میکنند
هنوز در روابط محبتآمیز و سالم از بسیاری جهات،
با شریک اصلی خود قرار دارند.
در واقع اشکال اساسی در رابطه، باز کردن رابطهی غیر تکهمسری نیست.
زیرا عدم تکهمسری مبتنی بر اصول ارتباطات و مرزهای روشن است.
ترتیب غیر تکهمسری با پذیرش این اصول اساساً برای همه آزاد است:
هر دو شریک خطوط فردی خود و همچنین قوانین کلی
برای رابطهی خود را ترسیم میکنند.
این میتواند شامل این باشد که آیا آنها میخواهند
برخوردهای غیر تکهمسریِ یکدیگر را بهپذیرند یا نه؟
آیا با انتخاب عشقی و جنسیِ شریک زندهگیشان
احساس شادی و رضایت میکنند یا نه؟
همهی افراد رابطهی آزاد و باز انتخاب نمیکنند،
اما اگر میخواهید چنین چیزی را وارد رابطهی خود کنید،
باید از سلامت و کیفیت رابطهی فعلیِ خود کاملا آگاه و راضی باشید.
در رابطهی باز،
همهی تعهدات یک زندگیِ مشترک تکهمسری میان یک زوج وجود دارد،
بجز محدودیت در رابطه جنسی,
غیر تک همسریها منحصر بهفرد شدن را شرط عشقوعاشقی نمیدانند
برای همسویان این رابطه، عشق مالکیت نیست.
دکتر ژانا معتقد است
دو نفر یا زوجی که علاقهمند است غیر تکهمسری را در رابطهی خود تجربه کند
همانند نوزادی هستند که گامهایی را، برای راه رفتن در یک مسیر بر میدارد.
معرفیِ غیر تکهمسری در اکثر موارد حداقل میتواند متضمن این باشد
که زوجین در نهایت از یکدیگر رنجیده نخواهند شد.
نقطه شروع برای هر زوجی باید گفتگوی باز و صادقانه در مورد چیزهایی باشد
که از نظر جنسی علاقهمند بهآنها هستند.
شرم می تواند قویترین پیوندها را از بین ببرد.
با شریک زندهگیتان در مورد تخیلات و فانتزیهای جنسی خود صحبت کنید:
گفتگوهای بیشتر در مورد شهوتانگیزیِ فانتزیهای سکسیتان
میتواند بسیار جذاب باشد.
پیشنهاد میکنم در سال جدید با پارتنر و شریک خود،
بدون پیشداوری و قضاوت، در یک فضای امن
از امیال جنسی خود و چگونهگیِ عشقبازیِ دلخواهتان، بگویید.
یا برای یکدیگر در نامهای بنویسید
تمایل به عدم تکهمسری آنقدرها هم که مردم تصور میکنند، نادر نیست.
تحقیقات انجام شده توسط خانم دکتر ژانا که با همکاریِ اشلی مدیسون
یک شرکت دوستیابی آنلاین مختص افراد متاهل،
نشان دهنده این است
که تقریباً نیمی از زوجهای مورد تحقیق
از جنبههای جنسیِ روابط اولیه خود ناراضی هستند.
در حقیقت محتوای گزارشِ مذکور تعدادی از یافتههاییست که ممکن است
از نظر تکهمسران وفادار، نگران کننده باشد
به طور مثال:
بیش از نیمی از افراد شرکت کننده در این تحقیق دارای روابط متعهدانه اند
ولی از به اشتراک گذاشتن تخیلات جنسیِ خود
با شریک زندهگیشان ناراحت هستند.
دو سوم آنها در مورد داشتن رابطهی جنسی با افراد دیگر خیالپردازی میکنند.
این فانتزیها شامل BDSM، عدم تکهمسری و رابطهی جنسیِ چند شریکیست.
یک سوم از زوجها میگویند
که نوع ایدهآل رابطهی آنها، نوعی از رابطهی باز و آزاد است
در صورتیکه مطمئن باشند این رابطه به روابط اولیهی آنها آسیب نمیزند.
عشقبازی در خلوت
و یا با آسودهگیِ خاطر و آرامش
در حضور همسویان حیاتشان با شرکای سکس انتخابیِ خود را
یک لذت ایدهآل میدانند
این نتایج، روشن میسازد که رابطهی آزاد یک میل حاشیهای نیست
ما در حال ورود به دوران صداقت بیشتر در روابط هستیم
و این موضوع مربوط به زمانی است که چهرهی تکهمسری در حال سقوط است.
اما آن را به عنوان پایان روابط طولانی مدت در نظر نگیرید.
ژانا به بسیاری از زوجین کمک کرده است
تا رابطهی خود را بدون آسیب رساندن به آن
یا تحت فشار قرار دادن خود،
از طریق دورهی آنلاین تبدیل بهرابطهی باز، کنند.
برای زوجها و همسویان رابطهی غیر تکهمسری،
پیدا کردن همسوی عشقبازی
شبیه احساس خوشبختی مابین دو دوست است،
وقتی که هر کدام شریک عشقی برای خود پیدا میکنند.
آرزویشان برای شریک زندهگی خود
دقیقا مانند آرزوهائیست که برای دوستان و دوستدارانشان میکنند
و آن پیدا شدن یک همسوی عشقبازی، دوست پسر یا دوست دختر مناسب
برای عشقبازیِ آنهاست
شادکام اند از عشقورزیِ شریک زندهگیشان
با همسوی انتخابیِ سکس خود،
و از لذت بردن آن دو، احساس مثبتِ شادی و خوشحالی میکنند
میخواهند آنها مانند پرندهگان، آواز مسرتآمیزشان پایان نپذیرد
که دلخواسته با هم نرد عشق میبازند.
خورشید پنهان شدهی رویاها و احساساتشان
در آغوش برگزیده و دلخواهشان رخ میتاباند
و دایرهی فانتزیشان وسعت پیدا میکند
و آن شوق و شگفتیِ سکس که در مه غلیظ تکرار و یکنواختی
نهان مانده بود، خود را شکوفا میکند
یک حس نو از رابطهی باز، پدید میآید که لبریز از شورانگیزی و شیدائیست
در ساحل چشمان من شفق با اسم تو تسلیم مهتاب میشود موجهای قلبم یکی پس از دیگری دست بهدامن شب نبض خاطرههایمان را به تپش درمیآورند در مه...